تارنگاشت عدالت – بایگانی دورۀ دوم

منبع: دموکراسی مردم
٢۹ دسامبر ٢٠١٣
نویسنده: آر. آرون کومار

برگردان: ع. سهند

کتاب به بحث دربارۀ یکی از پرحرارت‌ترین موضوعات بحث شده در تاریخ افزوده است و همچنین جبهه دیگری را در دفاع از استالین گشوده است. حزب کمونیست هند (مارکسیست) در شناخت خود از نقش استالین می‌گوید: «کمیته مرکزی حزب کمونیست هند درحالی‌که به ویژگی‌های منفی و کمبودهای خطیری که در شیوه رهبری استالین رشد کرد اذعان دارد براین نظر است که ارزیابی یک‌جانبه از نقش او در بیست سال آخر عمر او، سال‌های تحولات عظیم در اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و جنبش جهانی کمونیستی، موجب سردرگمی در میان توده‌ها می‌شود و می‌تواند از جانب دشمنان کمونیست‌ها برای سردرگم کردن آن‌ها مورد بهره‌برداری قرار گیرد. کمیته مرکزی نتیجتاً بر این نظر است که یک ارزیابی عینی از زندگی و کار رفیق استالین در کلیّت آن، برای نبرد پیروزمند با کیش فردی و برای مقابله مؤثر با سردرگمی غالب ضروری است.» این از قطع‌نامه‌ای است که در سال ١۹۵۶ به تصویب حزب واحد آن‌زمان رسید، و حزب کمونبست هند (مارکسیست) یک‌بار دیگر آن‌را در سال ١۹۸۶ تأیید کرد.

 

خروشچف دروغ گفت؟

 

نیویورک تایمز در گزارشی دربارۀ سالروز تولد استالین در ٢١ دسامبر نوشت: «گرجی‌ها با تصاویر ژوزف استالین دیکتاتور فقید شوروی در زادگاه او گوری رژه رفتند و با جشنی بحث‌انگیز روز تولد او را گرامی داشتند.» استالین از شخصیت‌هایی است که همیشه با صفت‌هایی گزارش شد/می‌شود و با حرارت مساوی توسط کسانی که او را می‌ستایند یا از او نفرت دارند، مورد بحث قرار می‌گیرد. برغم همه تبلیغات علیه او، و انتقادات شدید از او بعنوان یک دیکتاتور بیرحم، او هنوز تحسین‌کنندگان کافی در سرتاسر جهان دارد. همانطور که روزنامه هندو مورخ ۶ مارس ٢٠١٣ گزارش می‌دهد: « یک نظرسنجی که توسط مرکز مستقل لوادا در آستانه سالگرد تولد استالین صورت گرفت نشان داد که ۴۹ درصد روس‌ها هنوز نقش استالین را در تاریخ خود مثبت می‌بینند، گرچه آن‌ها از میلیون‌ها نفری که در زندان‌ها و اردوگاه‌های کار استالین جان باختند مطلع هستند. تنها ٣٢ درصد گفتند نقش استالین منفی بود. محبوبیت استالین در واقع در روسیه دموکراتیک رشد کرده است. تعداد مردمی که استالین را برجسته‌ترین چهره تاریخی نامیدند از ١٢ درصد کمی پیش از سقوط اتحاد شوروی به ٣۶ درصد در سال ٢٠٠۸ جهش داشت.»

سلاح اصلی در دست کسانی که از استالین دیو می‌سازند سخنرانی سری نیکیتای خروشچف در پایان بیستمین کنگره حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی در سال ١۹۵۶ است. سخنرانی تأثیر عظیمی بر شنوندگان و همچنین بر کل جنبش جهانی کمونیستی داشت. گرچه احزاب کمونیست بسیاری امروز کنگره بیستم حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی را با گرایشات رویزیونیستی مشخص می‌کنند، همه آن‌ها با آن سخنرانی سری توسط خروشچف مخالف نیستند. تأثیر سخنرانی چنان بود که در لیست متنفذترین سخنرانی‌های ایراد شده در قرن بیستم در رده ششم قرار گرفت.

«سخنرانی سری» خروشچف چهار ساعت طول کشید. متن کامل سخنرانی، که از ٢۶٫٠٠٠ ‌کلمه تشکیل می‌شد، تا سال ١۹۸۹ در اتحاد شوروی منتشر نشد. بی‌بی‌سی در گزارش خود دربارۀ سخنرانی می‌گوید: «در یک سخنرانی احساسی در کنگره بیستم  حزب کمونیست، آقای خروشچف تصویر زنده‌ای از رژیم “سوءظن، ترس، و ترور” که تحت دیکتاتور سابق که سه سال پیش از آن درگذشته بود ترسیم کرد. او گفت می‌خواهد “کیش شخصیت» را که بمدت ٣٠ سال شهروندان شوروی را بردۀ خود کرده بود متلاشی کند.»

گاردین دربارۀ تأثیر سخنرانی نوشت: «بسیاری از کسانی که حضور داشتند “سکوت مرگباری” را که در سرتاسر تالار حاکم شد بیاد می‌آورند. غروب ٢۵ فوریه ١۹۵۶ بود. بدون آن‌که انتظار داشته باشند، نمایندگان در کنگره بیستم حزب کمونیست به یک نشست نهایی، دربسته در مقر کمیته مرکزی در مسکو فراخوانده شدند. موقعی که نیکیتای خروشچف رهبر شوروی تریبیون را در اختیار گرفت و شروع به صحبت کرد، بعضی از شنوندگان بیهوش شدند و دیگران از فرط استیصال دندان‌های خود را بر هم می‌فشردند. اکثراً به گوش‌های خود اعتماد نداشتند… اما، بحثی صورت نگرفت، و نمایندگان شوک‌زده به خانه رفتند. بسیاری دچار افسردگی شدند؛ دو نماینده در عرض چند هفته خودکشی کردند». سخنرانی چنان تأثیری داشت زیرا، موضوع آن، همانطور که جهان مطلع شد، استالین بود.

امسال، در هند کتاب «خروشچف دروغ گفت» نوشته گرور فور توسط آکار منتشر شده است که ادعاهای مطرح شده توسط خروشچف در سخنرانی سری را کاملاً رد می‌کند ( این کتاب برای نخستس‌بار در سال ٢٠١١ توسط انتشارات و رسانه اریتروس منتشر شد)*. کتاب، همانطور که نام آن بروشنی اعلام می‌کند، دربارۀ بررسی صحت فاکت‌ها در سخنرانی خروشچف است. مؤلف ۶١ «افشاگری» را در سخنرانی مشخص می‌کند و می‌گوید که «بسیار خوشحال‌تر می‌بود» حتا اگر ٢۵ درصد این افشاگری‌های دروغ بود، زیرا در آن‌صورت دنیا کار او را بعنوان یک پژوهش حقیقی می‌پذیرفت. فور می‌گوید، خود او از یافته‌هایش متعجب است، زیرا دریافت که «حتا یک جمله مشخص از افشاگری‌های خروشچف دربارۀ استالین صحت ندارد.» فور از این‌که دنیا که کاملاً در پارادایم ضداستالینی غرق است یافته‌های او  را درباره سخنرانی نپذیرد- ابراز نگرانی می‌کند. «اثبات نادرست بودن کل سخنرانی خروشچف، در عین‌حال، چالش کردن کل پارادایم تاریخی تاریخ شوروی دوره استالین است، پارادایمی که این سخنرانی برای آن اساسی است.»

گرچه اخیراً اشاراتی از جانب پژوهش‌گران در رد ادعاهای خروشچف شده است، اما هرگز پیش از این کتاب، ادعای رد مستقیم کل سخنرانی وجود نداشته است. خط اصلی حمله خروشچف در سخنرانی‌اش کیش شخصیت استالین، نقش او در نادیده گرفتن عملکرد جمعی و نقش او در اعدام‌های گسترده بود، که بطریقی با هم پیوند دارند. فور در این کتاب، ادعا می‌کند که عمدتاً از مطالب منابع اولیه برگرفته از بایگانی محرمانه دوره شوروی و تعداد کمی منابع ثانویه، برای رد همه اتهامات وارد شده توسط خروشچف استفاده کرده است.

فور کتاب را به دو بخش تقسیم می‌کند: بخش نخست به «افشاگری‌های» خروشچف و شواهد مستند برگرفته از بایگانی [اسناد محرمانه اتحاد شوروی] که نادرست بودن آن‌ها را اثبات می‌نمایند می‌پردازد؛ بخش دوم از «بحث دربارۀ برخی استنتاجات ناشی از این پژوهش» تشکیل می‌شود. وی تحقیق قانع کننده‌ای را در برابر خواننده قرار می‌دهد، بندهایی را از گزارش‌های کمیسیون اعاده حیثیت که توسط خروشچف تشکیل شده بود استخراج می‌کند تا نشان دهد چگونه حتا یافته‌های خود آن‌ها در تناقض با برخی از ادعاهای مطرح شده توسط خروشچف قرار دارد. فور می‌خواهد تلاش‌ او نه بمثابه تلاشی برای نابودکردن کل بنای پارادایم ضداستالینی، بلکه «حداقل بمثابه برداشتن یکی از ستون‌های اصلی که کل این پارادایم بر آن قرار دارد» در نظر گرفته شود. به گفته مؤلف، «کاری که خروشچف واقعاً کرد این بود که آن‌را (کیش استالین را) بشکل معکوسی تقویت نمود. او سعی کرد استالین «تماماً دانا، تماماً خوب» کیش را یا استالین دیگری که به همان اندازه تماماً قدرتمند اما نابکار بود» جایگزین کند.

فور بنحو متقاعد کننده‌ای سعی دارد اثبات کند که خروشچف دروغ می‌گوید، اشاره می‌کند که دلیل آن حفاظت کردن از درگیری خود او در تلاش‌های کودتای راست-تروتسکیستی آن دوره است. او با دلایل کافی نشان می‌دهد که خود خروشچف در میان دبیران اول مناطق گوناگون قرار داشت که مردم را به زندان و مرگ می‌فرستادند. او در اینجا مدرک جالبی را ارائه می‌کند: تلگرامی از خروشچف را که اجازه می‌خواهد مردم بیش‌تری را به مرگ و زندان بفرستد. مؤلف، همچنین  مدارک را بیرون می‌آرود و نشان می‌دهد چگونه استالین و رهبران کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی درباره سرکوب نگران بودند و می‌خواستند به آن خاتمه دهند. همینطور روایات بسیاری به ترتیب زمانی وجود دارد که نشان می‌دهد چگونه استالین مخالف ارتقای کیش شخصیت بود و او چقدر به گوش دادن به نظرات دیگران اهمیت می‌داد و حتا آماده بود استنتاجات اولیه خود را تغییر دهد.

خروشچف در سخنرانی خود جسورانه ادعا می‌کند که طی جنگ جهانی دوم «استالین عملیات را بر روی یک کره جغرافیایی طراحی می‌کرد» و نقش استالین را تحقیر می‌کند. این کتاب، با نقل قول از منابع گوناگون از جمله از ژنرال‌های برجسته‌ای مانند ژوکف و دیگران که دانش استالین از جبهه‌های جنگ و جزئیات ویژگی‌های جغرافیایی که جنگ در آن‌ها جریان داشت را تصدیق کرده‌اند،  این ادعا را تماماً رد می‌کند. خروشچف بطور شیطنت‌آمیزی‌ سعی کرد حتا استالین را از اعتبار پیروزی شوروی محروم کند.

خواندن کتاب مطمئناً یک پرسش آشکار را در مقابل خواننده قرار می‌دهد، که تصادفاً مؤلف نیز آن‌را پیش‌بینی می‌کند- اگر روایت خروشچف از واقعیت دروغ است، پس واقعاً چه گذشت، حقیقت چیست؟ این متأسفانه، بخشی از کتاب نیست و مؤلف وعده آمدن چنان پژوهشی را برای ارضای عطش خواننده نمی‌دهد.**

پرسش دیگری که پاسخ کامل را انتظار می‌کشد این است که خروشچف چرا دروغ گفت؟ (گرچه کتاب اشاراتی به همدستی خروشچف با دیگر توطئه‌گران آن دوره دارد). یوری ژوکف، مورخ آکادمی علوم روسیه دربارۀ آن دوره می‌گوید: «خروشچف سعی داشت همه تقصیرها را متوجه استالین کند در حالی‌که دست‌های خود او غرق در خون بود.» پاسخ هر چه که باشد، فقط یک پژوهش همه جانبه از همه اسناد محرمانه و غیرمحرمانه شده‌ای که در بایگانی‌های گوناگون قرار دارند می‌تواند پاسخ ما را بدهد. همینطور، چنان‌که خود مؤلف می‌گوید، برای رسیدن به یک درک درست از «افشاگری‌های» خروشچف یک پژوهش علمی از کل مطالب بایگانی شده ضروری است.

یک چیز مطمئن دستاورد این کتاب است. کتاب به بحث دربارۀ یکی از پرحرارت‌ترین موضوعات بحث شده در تاریخ افزوده است و همچنین جبهه دیگری را در دفاع از استالین گشوده است. حزب کمونیست هند (مارکسیست) در شناخت خود از نقش استالین می‌گوید: «کمیته مرکزی حزب کمونیست هند درحالی‌که به ویژگی‌های منفی و کمبودهای خطیری که در شیوه رهبری استالین رشد کرد اذعان دارد براین نظر است که ارزیابی یک‌جانبه از نقش او در بیست سال آخر عمر او، سال‌های تحولات عظیم در اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و جنبش جهانی کمونیستی، موجب سردرگمی در میان توده‌ها می‌شود و می‌تواند از جانب دشمنان کمونیست‌ها برای سردرگم کردن آن‌ها مورد بهره‌برداری قرار گیرد. کمیته مرکزی نتیجتاً بر این نظر است که یک ارزیابی عینی از زندگی و کار رفیق استالین در کلیّت آن، برای نبرد پیروزمند با کیش فردی و برای مقابله مؤثر با سردرگمی غالب ضروری است.» این از قطع‌نامه‌ای است که در سال ١۹۵۶ به تصویب حزب واحد آن‌زمان رسید، و حزب کمونبست هند (مارکسیست) یک‌بار دیگر آن‌را در سال ١۹۸۶ تأیید کرد.

این کتاب مطمئناً اثری است که باید برای آن ارزیابی عینی از آن دوره مطالعه شود. برای بسیاری مانند نیکولای بایباکف، ۹۴ ساله، که در آن‌زمان سرپرست گوس‌پلان (آژانس برنامه‌ریزی مرکزی شوروی) بود، «در مقایسه با استالین، خروشچف صفر بود.» یا همانطور که هیرن مخرجی توصیف کرد «عاج دارای نقص اما هنوز عاج».

تصادفاً، مؤلف همچنین بخود زحمت داده و اکثر منابع استفاده شده برای پژوهش خود را جهت مراجعه همه آدم‌های شکاک در وب‌سایت خود قرار داده است.

http://pd.cpim.org/2014/1229_pd/12292013_book.html

___________________________
توضیح مترجم:
*
 «خروشچف دروغ گفت: مدرک اين‌که تمام “افشاگری جنايات” استالين (و بريا) بوسيله نيکيتا خروشچف در بيستمين کنگره حزب کمونيست شوروی در ۲۵ فوريه ۱۹۵۶ بطرز قابل اثباتی دروغ است» نوشته گروِر فور، کترينگ، اوهايو، انتشارات و رسانه اريتروس، ۲۰۱۱، قيمت ۲۵ دلار، در ۴۲۵ صفحه.
Khrushchev Lied: The Evidence That Every ‘Revelation’ of Stalin’s (and Beria’s) ‘Crimes’ in Nikita Khrushchev’s Infamous ‘Secret Speech’ to the 20th Congress of the Communist Party of the Soviet Union on February 25, 1956 is Provably False by Grover Furr. Kettering, Ohio: Erythros Press and Media, 2011. $25.00. Pp. 425.
** راجر کيران، یکی از نویسندگان کتاب «خیانت به سوسیالیسم» در نوشتار « خروشچف دروغ گفت اما حقيقت چيست؟» به این پرسش پاسخ داده است.
http://mltoday.com/khrushchev-lied-but-what-is-the-truth

پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/2p9a4nrr