ناتو که توسط ایالات متحده تأسیس شده است، با فرماندهان عالیرتبه نازی و آژانس اطلاعاتی ارتش آلمان غربی که به خدمت گرفت، همیشه روشن کرده است که دشمن واقعی سوسیالیسم است.
تارنگاشت عدالت – دورۀ سوم
منبع: چپ (soL)، پایگاه هبری حزب کمونیست ترکیه
نویسنده: اوگون اراتالی
۱۳ آوریل ۲۰۲۳
سنت از نازیها تا ناتو
در نیروهای مسلح ترکیه، مانند هر ارتشی، برای هر عملیاتی که باید انجام شود، دستورالعمل میدانی وجود دارد. این سند حاوی اطلاعات دقیق بسیاری است، از جمله اینکه کدام سلاح و چگونه بکار گرفته خواهد شد، نحوه عملیات نظامی و بازجویی از اسیران چکونه خواهد بود. این متون که مستقیماً بر اساس ترجمه کتابچه راهنمای میدانی نیروهای مسلح ایالات متحده تهیه شده است، یک روش استاندارد در کشورهای عضو ناتو است. بیایید دستورالعمل میدانی ۲۷-۶ بند ۵۶-۳ را بخوانیم:
«پرسنل اسیرشده دشمن ممکن است بر اساس رتبه یا شاخه خدمت، جنسیت یا ملیت جدا و منزوی شود. اگر در میان آنها متواریان نظامی، غیرنظامیان یا پرسنل از نظر سیاسی مغزشویی شده وجود داشته باشد، میتوان تمایز مشابهی نیز قائل شد….»
متن زیر از «فرمان کمیسر) (Kommissarbefeh) است که توسط ستاد کل نیروهای مسلح آلمان (Oberkommando der Wehrmacht) در ۶ ژوئن ۱۹۴۱ صادر شده است:
«کمیسرهای سیاسی افرادی هستند که میتوان آنها را در ارتش دشمن با نشان خاص آنها شناخت… این افراد باید فوراً از سایر اسیران جنگی جدا شوند. این اساسی است برای اینکه آنها اسیران جنگی را تحت تأثیر قرار ندهند. این افراد سرباز تلقی نخواهند شد، قوانین تعریفشده توسط حقوق بینالملل برای اسیران جنگی، شامل آنها نمیشود. این افراد پس از جداسازی، بلافاصله تصفیه خواهند شد.»
نازیها که با عملیات بارباروسا در سال ۱۹۴۱به اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی حمله کردند، کمیسرهای سیاسی را که در بین سربازان ارتش سرخ اسیر کرده بودند، بدون هیچ سؤالی اعدام کردند. قابل توجه است که دستورالعملهای میدانی نوشته شده توسط ایالات متحده آمریکا نیز همین دیدگاه را دارد.
در مورد ایالات متحده، ما میتوانیم درباره برخی از مراحل در گذار از خصومت با نازیها به همکاری با آنها صحبت کنیم. ژنرال جورج پاتون که پیشنهاد کرد ایالات متحده پس از پایان جنگ به همراه آلمانیها به شوروی حمله کند، در هنگام سخنرانی توهینآمیز خود در یگانهای ارتش سوم پیش از نبرد نرماندی، درباره نازیها چنین گفت:
«ما در این جنگ پیروز خواهیم شد، اما فقط با جنگیدن و نشان دادن به آلمانیها که از آنها شجاعتریم. ما به این حرامزادهها فقط شلیک نمیکنیم، بلکه دل و روده آنها را بیرون میکشیم، و با آن تانکهای خود را روغنکاری میکنیم.»
در دسامبر- ژانویه در جبهه اروپایی جنگ وضعیت مشابهی رخ داد. در مالمدی در داخل مرزهای بلژیک، لشکر اول پانزر اس.اس آدلف هیتلر، به فرماندهی یواخیم پیپر، صدها زندانی آمریکایی را که در محل اسیر شده بودند اعدام کرد. با شنیدن این خبر، نیروهای آمریکایی از لشکر ۱۱ زرهی، بازهم تحت فرماندهی پاتون، ۸۰ سرباز آلمانی را که در جریان نبرد در شهر چنگن بلژیک به اسارت گرفته بودند، قتل عام کردند.
در دوره نخست بعد از جنگ، استراتژی مجازات آلمان غالب بود و اسیران جنگی در بخشهای اشغالی آلمان از غذا و سرپناه محروم بودند. زمینهای خاکی با سیمخاردار حصاربندی شده بود، و سربازان آلمانی محروم از نیازهای اولیه، در اثر بیمارهای همهگیر، گرسنگی و قرارداشتن در معرض شرایط آب و هوایی کشته شدند. سرنوشت غیرنظامیان نیز تفاوتی نداشت، آلمانیها به ویژه گرسنه بودند، و تمام مسئولیت دولت نازی به شکلی همگانی به کل جمعیت منتقل شد. در این دوره که تا سال ۱۹۴۷ ادامه داشت، هیچ پروندهای از غیرنظامیان جانباخته، بیماران، سالمندان و کودکان نگهداری نشد.
نازیها در خدمت ناتو
امپریالیسم آمریکا علیه واقعیت شوروی که پس از جنگ با آن روبهرو شد و فراتر از آن، علیه دولتهای کارگری مستقر در بسیاری از کشورهای اروپایی اقدام کرد. از این نظر، ناتو بخشی از یک استراتژی یکپارچه مانند طرح مارشال است. براساس این استراتژی، آلمان غربی به ویژه اهمیت حیاتی یافت.
در آلمان غربی، که دوره نازی پیشین آن به سرعت فراموش شد، به جز چند نام بسیار معروف، عموم کارکنان ایالتی و افسران ارشد ارتش که در دوره نازی خدمت میکردند، هم برای تأسیس ارتش جدید و هم برای سازماندهی در داخل ناتو به خدمت فراخوانده شدند. پس از جنگ، سیاست نازیزدایی که تحت فشار اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و افکار عمومی بین المللی اجرا میشد، کنار گذاشته شد و روند ناگفته فراموش کردن پیشبرده شد.
هانس ایشپیدل یک مورد منحصر به فرد نیست. فرماندهان نازی، آدولف هوزینگر (۱۹۸۲-۱۸۹۷)گونتر کیسلینگ (۲۰۰۹-۱۹۲۵)، گونتر لوتر (۱۹۹۷-۱۹۲۲)، هانس یواخیم ماک (۲۰۰۸-۱۹۲۸)، آلبرشت اوبرمایر (۲۰۰۴-۱۹۱۲) و فردیناند ماریا فون سننگر و اترلین (۱۹۸۷-۱۹۲۳) به دلیل فعالیتهای «موفق» نازیها در گذشته، توسط امپریالیسم برگزیده شدند، و به سمتهای فرماندهی سطح بالای ناتو منصوب گردیدند.
از این نظر، استفاده از نمادها، نشانها یا نشان واحدها با اشاره به دوره نازی، که در حال حاضر در ارتش اوکرایین در جریان جنگ اوکرایین- روسیه بسیار رایج است، تصادفی نیست. از این نظر، ادامه مییابد که، امپریالیسم فقط از منافع خود محافظت میکند و دستورکار را در این راستا به اجرا میگذارد. دستورکارهای غیر از این برای ناتو، دشمن عمومی که خود را علیه سوسیالیسم تثبیت کرده است، به جزئیات بیاهمیت تبدیل میشوند.
افسانه رومل
یکی از نامهای مهم تاریخ که توسط رسانههای غربی و هالیوود بازنویسی شده است، ژنرال نازی اروین رومل (۱۹۴۴-۱۸۹۱) است. فرمانده ملقب به «روباه صحرا» به دلیل موفقیتهایش، به ویژه در نبردهای زرهی در شمال آفریقا، به نامی حساس برای بازنویسی تجدیدنظر طلبانه امپریالیسم تبدیل شد. رومل به دلیل دست داشتن در سوء قصد به هیتلر دستگیر شد، اما به دلیل اهمیتی که برای آلمان نازی داشت، اجازه خودکشی به او داده شد و با یک مراسم رسمی به خاک سپرده شد.
برخلاف آنچه گفته میشود، او فرماندهی بود که با نازیسم هیچ مشکلی نداشت، تمام گناهان او برملا شده و برخلاف آنچه ادعا میشود در جبههها دست به جنایات جنگی زد. او در دورهای که امپریالیسم سعی میکرد آلمان غربی را در برابر خطر کمونیسم بازسازی و مسلح کند، به عنوان نمونهای از فرماندهان «خوب آلمان» معرفی شد. از او به عنوان یک چهره ایدئولوژیک برای تأسیس ارتش آلمان «پاک» استفاده شد. تا همین اواخر، یکی از پادگانهای مختلف بوندسوره، به نام او بود.
رومل در پاریس در ۱۹۴۰
پادگان فیلد مارشال رومل در آگوستدورف، نزدیک جنگل توتوبورگ
https://haber.sol.org.tr/haber/nazilerden-natoya-suren-gelenek-371500