يکبار ديگر، ايران آزمايشگاه شيوههای ابداعی خرابکاری است. «سيا» در سال ۲۰۰۹ بر سلاح جديدی تکيه میکند: کنترل تلفنهای همراه. از زمان همگانی شدن تلفنهای همراه، سرويسهای مخفی آنگلو-ساکسون توانائی شنود مخفيانه خود را افزايش دادهاند. درحالی که شنود تلفن های سيمی نصب مدارهای جانبی- و در نتيجه عوامل محلی-را لازم دارد، تلفنهای همراه با استفاده از شبکه پلکانی قابل کنترل هستند. از زمان جنگ خليج [فارس]، متداولترين استراتژی، استراتزی «تئوری پنج دايره» کلنل جان واردن بود، که بمباران زيرساخت تلفنی را يکی از اهداف استراتژيک برای ايجاد سردرگمی ميان جمعيت و قطع خطوط ارتباطی بين مراکز فرماندهی و رزمندگان، میدانست. اکنون، خلاف آن بکار بسته میشود: زيرساختهای مخابراتی بايد حفظ شوند.
تارنگاشت عدالت – بایگانی دورۀ دوم
منبع: شبکه ولتر
نويسنده: تييری ميسان
۱۹ ژوئن ۲۰۰۹
برگردان: ع. سهند
«سيا» و تجربه ايران: از مصدق تا احمدینژاد
اخبار تقلب انتخاباتی ادعائی، مانند يک حريق بزرگ سراسر تهران را فرا گرفت، و در تظاهرات خيابانی هواداران آيتالله رفسنجانی را در مقابل هواداران آيتالله خامنهای قرارداد. «سيا» با ايجاد سردرگمی از طريق پخش پيامهای (SMS] متناقض مخفيانه به وضعيت پر هرج و مرج، دامن میزند. تييری ميسان اين تجربه در جنگ روانی را بررسی میکند.
در مارس ۲۰۰۰، مادلين آلبرايت وزير امور خارجه اذعان نمود که دولت آيزنهاور در سال ۱۹۵۳ تغيير رژيم در ايران را سازماندهی کرد و اينکه اين رويداد تاريخی خصومت کنونی ايرانيان نسبت به ايالات متحده را توضيح می دهد. هفته گذشته، پرزيدنت اوباما، طی سخنرانی خطاب به مسلمانان در قاهره، رسماً پذيرفت که «در جريان جنگ سرد، ايالات متحده در سرنگون کردن دولت بطور دموکراتيک انتخاب شده مردم، نقش بازی کرد.»[۱]
در آنزمان، ايران با يک نظام سلطنتی دستنشانده بسرکردگی شاه محمد رضا پهلوی کنترل میشد. او بوسيله انگليسیها که پدرش رضا پهلوی را که يک افسر قزاق هوادار ناريسم بود مجبور به استعفا کردند، به تخت نشست. اما، شاه مجبور شد با محمد مصدق، نخست وزير ملیگرا مقابله کند. مصدق با کمک آيتالله ابولقاسم کاشانی منابع نفتی را ملی کرد.[۲] انگليسیها، خشمگين ايالات متحده را متقاعد کردن که قبل از آنکه ايران کمونيست شود، لازم است مقاومت ايران متوقف شود. «سيا» با کمک شاه، عمليات آژاکس را برای سرنگون کردن مصدق سازماندهی کرد، و بجای مصدق فضلالله زاهدی، ژانرال نازيستی را که تا آنموقع در بازداشت انگليسیها بود، قرار داد. زاهدی مسؤول براه انداختن بيرحمانهترين ترور زمان است، در حاليکه شاه با ظاهر شدن در مجلات غربی بر ستمگری او سرپوش میگذاشت.
سرپرستی عمليات آژاکس را دونالد ويلبر باستان شناس، کرميت روزولت مورخ (نوه پرزيدنت تئودور روزولت) و نورمن شوارتسکف ژنرال ارتش (که پسر او با همان اسم عمليات طوفان صحرا را رهبری کرد) بعهده داشتند. اين عمليات يکی از نمونههای آموزشی خرابکاری است. «سيا» سناريوئی را تهيه ديد که ظاهر شورش عمومی را داشت اما در واقعيت يک عمليات مخفی بود. نقطه اوج نمايش تظاهرات ۸۰۰۰ بازيگری بود که «سيا» به آنها پول داده بود و تصاوير معتبری برای رسانههای غربی ارائه میکردند.[۳]
آيا تاريخ تکرار میشود؟ واشنگتن از حمله نظامی عليه ايران صرفنظر کرد و اسرائيل را از چنان اقدامی منصرف کرده است. دولت اوباما، برای «تغيير رژيم» ترجيح میدهد بازی عمليات مخفی را اجرا کند-که خطر کمتر و نتيجه قابل پيشبينی تری دارد. بعد از انتخابات رياست جمهوری ايران، تظاهرات عظيم در خيابانهای تهران، هواداران رئیسجمهور احمدینژاد و علی خامنهای رهبر را در يک سمت، در برابر هواداران نامزد شکستخورده، ميرحسين موسوی و رئيسجمهور پيشين اکبر هاشمی رفسنجانی در سمت ديگر قرار داد. تظاهرات نشانه اختلاف عميق در جامعه ايران بين پرولتاريای ملیگرا و بورژوائی است که بخاطر دور ماندن از جهانیسازی اقتصادی، دلخور است.[۴] واشنگتن با عمليات مخفی خود سعی دارد برای سرنگون کردن رئيسجمهور منتخب بر حوادث تاثير بگذارد.
يکبار ديگر، ايران آزمايشگاه شيوههای ابداعی خرابکاری است. «سيا» در سال ۲۰۰۹ بر سلاح جديدی تکيه میکند: کنترل تلفنهای همراه. از زمان همگانی شدن تلفنهای همراه، سرويسهای مخفی آنگلو-ساکسون توانائی شنود مخفيانه خود را افزايش دادهاند. درحالی که شنود تلفنهای سيمی به نصب مدارهای جانبی- و در نتيجه عوامل محلی- نیاز دارد، تلفنهای همراه با استفاده از شبکه پلکانی (Echelon network) قابل کنترل هستند. با اين وجود، اين سيستم نمیتواند مکالمات «اسکایپ» تلفنهای همراه سيستم را کنترل کند، و اين موفقيت «اسکایپ» در مناطق درگير در منازعه را توضيح میدهد.[۵] از اينرو، «آژانس امنيت ملی» برای اجبار ارائهکنندگان خدمات اينترنتی به همکاری، اقدام کرد. آنهائی که به اين خواست تن در دادند، پاداشهای هنگغتی دريافت کردند.[۶]
آنگلو-ساکسونها در کشورهای تحت اشغال خود – عراق، افغانستان و پاکستان – تمام مکالمات تلفنی، سيمی يا همراه، را کنترل میکنند. هدف بدست آوردن متن کامل هر مکالمه در جهت شناسائی «شبکههای اجتماعی» است. بعبارت ديگر، تلفنها دستگاههای شنودی هستند که دانستن اينکه شخص با چه کسانی در ارتباط است را ممکن میسازند- اولاً، قبل از هر چيز، هدف شناسائی شبکه مقاومت است.
ثانياً، تلفنها شناسائی هدفها و «خنثی کردن» آنها را ممکن میسازند. به اين دليل بود که در فوريه ۲۰۰۸، شورشيان افغانستان برای جلوگيری از شناسائی محلهای خود از طرف آنگلو-ساکسونها، به اوپراتورهای گوناکون دستور دادند فعاليتهای روزانه خود را از ۵ بعدازظهر تا ۳ بعد از نيمهشب متوقف کنند. آنتنهای تقويتی آنهائی که از اين دستور سرپيجی کردند نابود شد.[۷]
بالعکس، به استثنای مبادلات تلفنی که تصادفاً هدف قرار گرفت، نيروهای اسرائيلی مطمئن شدند در جريان عمليات سرب مذاب از دسامبر ۲۰۰۸ تا ژانويه ۲۰۰۹، مبادلات تلفنی در غزه را هدف قرار ندهند. اين يک تغيير کامل در استراتژی است. از زمان جنگ خليج [فارس]، متداول ترين استراتژی، استراتزی «تئوری پنج دايره» کلنل جان واردن بود، که بمباران زيرساخت تلفنی را يکی از اهداف استراتژيک برای ايجاد سردرگمی ميان جمعيت و قطع خطوط ارتباطی بين مراکز فرماندهی و رزمندگان، میدانست. اکنون، خلاف آن بکار بسته میشود: زيرساختهای مخابراتی بايد حفظ شوند. در جريان بمباران غزه، اوپراتوری بنام «جاوا» به استفاده نندگان، رسماً برای کمک به آنها اما در واقع برای خدمت به منافع اسرائيل، وقت اضافی میداد.[۸]
سرويس های مخفی آنگلو-ساکسون و اسرائيلی گامی فراتر رفته و شيوههای جنگ روانی براساس استفاده گسترده از تلفنهای همراه را ايجاد کردهاند. در ژوئيه ۲۰۰۸، بعد از مبادله زندانيان و اجساد بين اسرائيل و حزبالله، آدمکهای ماشينی دهها هزار تماس با تلفنهای همراه لبنانیها برقرار کردند. صدائی به عربی نسبت به هر نوع مقاومت هشدار میداد و حزبالله را تحقير می کرد. جيبران باسيل[۹] وزير مخابرات لبنان عليه تجاوز آشکار به حاکميت کشور [خود] به سازمان ملل شکايت کرد.[۱۰] با استفاده از اين شيوه، دهها هزار لبنانی و سوری در اکتبر ۲۰۰۸ در تلفنهای همراه خود پيام اوتوماتيکی را دريافت کردند که برای اطلاعاتی که به محل نگهداری زندانيان اسرائيلی و آزادی آنها بيانجامد، ده ميليون دلار پاداش پيشنهاد میکرد. از علاقمندان به همکاری دعوت میشد با يک شماره تلفن همراه در انگلستان تماس بگيرند.[۱۱]
اين شيوه اکنون برای بلوفزدن به جمعيت ايران، پخش اخبار تکاندهنده و هدايت خشم ناشی از آن اخبار، بکار گرفته میشود.
اولاً، در شب شمارش آراء، پیامکهائی مخابره شد که میگفت شورای نگهبان ميرجسين موسوی را از پيروزيش مطلع کرده است. بعد از آن، اعلام نتايج رسمی-انتخاب مجدد احمدینژاد با ۶۴ درصد آراء- شبيه يک تقلب بزرگ به نظر میرسيد. با اين حال، سه روز قبل از اين، موسوی و دوستانش يک پيروزی بزرگ برای احمدینژاد را پيشبينی میکردند و تلاش داشتند اين را با طرح موضوع کارزار نامتوازن توضيح دهند. در واقع، اکبر هاشمی رفسنجانی رئيسجمهور پيشين، در حال شرح شکايات خود در يک نامه سرگشاده بود. مؤسسات نظرسنجی ايالات متحده، پيروزی احمدینژاد بر موسوی را با ۲۰ درصد اختلاف پيشبينی می کردند.[۱۲] پيروزی موسوی هيچگاه محتمل به نظر نمیرسيد، حتا اگر اين امکان وجود داشته باشد که برخی تقلبها تفاوت بين آراء دو کانديدا را افزايش داده باشد.
ثانياً، شهروندان ايرانی در اينترنت برای گپ در «فيسبوک» يا اشتراک در پيامکهای اينترنتی «توئتر» داوطلب يا برگزيده شده بودند. آنها از طريق پیامکها اطلاعاتی-راست يا دروغ- در باره تکامل بحران سياسی و تظاهرات جاری دريافت میکردند. اين اخبار بی نام و نشان گزاشهائی در باره درگيری مسلحانه و کشتههای بيشمار یرا اشاعه میداند که تا به امروز تاييد نشدهاند. بعلت يک بدشانسی زمانی، قرار بود توئیتر بخاطر نگهداری سيستم آن، سرويس خود را يک شب تعليق کند. وزارت امورخارجه ايالات متحده دخالت کرد و از آنها خواست اينرا به عقب بياندازند.[۱۳] بنا به گزارش نيويورک تايمز، اين عمليات به گسترش نافرمانی در جمعيت کمک کرد.[۱۴]
پيامهائی ارسال شد که تهديد به مرگ، ورود پليس به خانهها و غيره را، از طرف نويسندگانی که نام و نشانی آنها معلوم نيست، نشان میداد.
همزمان با اين، طی یک تلاش نوع جديد، «سيا» فعالين ايرانی در ايالات متحده و بريتانيا را برای گسترش هرج و مرج بسيج میکند. يک راهنمای عملی برای انقلاب در ايران بين آنها توزيع شده است که حاوی توصيههای از جمله، زیر است:
● حسابهای پيامکی خود را بوقت تهران تنظيم کنيد؛
● پيامکهای خود را بر سه حساب زير متمرکز کنيد stopAhmadi, #iranelection and #gr88
● به وب-سايتهای رسمی حکومت ايران حمله نکنيد. (يعنی) «اين را به نيروی نظامی ايالات متحده واگذار کنيد».
اين توصيهها، وقتی عملی شوند تاييد درستی پيامکهای اينترنتی را غيرممکن میکنند، تشخيص اينکه پيامکها از طرف شاهدان تظاهرات در تهران ارسال شدهاند يا از طرف عوامل «سيا» در لنگلی [مقر «سيا»و تشخيص پيامکهای واقعی از دروغين غيرممکن است. هدف ايجاد سردرگمی هرچه بيشتر و سوق دادن ايرانيان به جنگيدن با هم است.
کارکنان ستادهای فرماندهی نظامی در جهان از نزديک رويدادهای تهران را دنبال میکنند. آنها سعی دارند کارآمدی اين شيوه جديد خرابکاری را که در آزمايشگاه ايران آزموده میشود، ارزيابی کنند. ظاهراً، روند بیثباتسازی کار کرد. اما روشن نيست که آيا «سيا» قادر خواهد بود تظاهرات را به چيزی که پنتاگون خواهان انجام آن شده است، و خود تظاهرکنندگان نمیخواهند، به تغيير رژيم و پايان دادن به انقلاب اسلامی، هدایت کند.
پینویسها:
[1] « Obama Speech In Cairo », Voltaire Network, 6 June 2009.
[2] « BP-Amoco, coalition pétrolière anglo-saxonne », Arthur Lepic, Voltaire Network, June 10 2004.
[3] On the 1953 coup, the reference work is All the Shah’s Men : An
American Coup and the Roots of Middle East Terror, by Stephen Kinzer, John
Wiley & Sons éd (2003), 272 pp.
[4] « La société iranienne paralysée », Thierry Meyssan, Voltaire Network, 5 février 2004.
[5] « Taliban using Skype phones to dodge MI6 », Glen Owen, Mail Online,
September 13 2008.
[6] « NSA offering ’billions’ for Skype eavesdrop solution », Lewis
Page, The Register, February 12 2009.
[7] « Taliban Threatens Cell Towers », Noah Shachtman, Wired, February
25 2008.
[8] Jawwal belongs to PalTel, Palestinian billionaire Munib Al-Masri’s
company.
[9] Jibran Bassil is one of the main leaders of the ‘Courant patriotique
libre’, the nationalist party of Michel Aoun.
[10] « Freed Lebanese say they will keep fighting Israel », Associated
Press, July 17 2008.
[11] The author of this article witnessed these phone calls. Also see «
Strange Israeli phone calls alarm Syrians. Israeli intelligence services
accused of making phone calls to Syrians in bid to recruit agents », Syria
News Briefing, December 4 2008.
[12] Quoted in « Ahmadinejad won. Get over it », Flynt Leverett and
Hillary Mann Leverett, Politico, June 15 2009.
[13] « U.S. State Department speaks to Twitter over Iran », Reuters,
June 16 2009.
[14] « Social Networks Spread Defiance Online », Brad Stone and Noam
Cohen, The New York Times, June 15 2009.