تارنگاشت عدالت – دورۀ سوم

منبع: شبکه همبستگی (SolidNet)
۱۳ ژانویه ۲۰۲۲

 

ما باید تأکید کنیم که بیش از ۱۰حزبی که در پی رویدادها تاکنون پیرامون این موضوع موضع گرفته‌اند از همان لحظه نخست همبستگی خود را با مردم قزاقستان که ۳۰ سال پس از سرنگونی سوسیالیسم، علیه مشکلات اجتماعی ایجاد شده به وسیله سرمایه‌داری بپاخاستند، اعلام کردند. متأسفانه، بسیاری از احزاب تصویر روشنی از آنچه واقعاً رخ می‌دهد نداشتند، و نتیجتاً، فوراً موضعی اتخاذ نکردند. علاوه بر این، برخی احزاب، مانند حزب کمونیست فرانسه، بر «سیاست‌های نولیبرالی» و خودکامگی رژیم تمرکز می‌نمایند، نتیجتاً، یک‌بار دیگر سرمایه‌داری را تبرئه می‌کنند، در حالی‌که، احزاب دیگری مانند حزب کمونیست فدراسیون روسیه، که اتحاد‌های فراملی جدیدی را که به ابتکار روسیه بدون پایگاه طبقه – محور در قلمروهای اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی سابق ایجاد می‌شوند را بررسی می‌کنند، مداخله نظامی «سازمان پیمان امنیت جمعی» را توجیه می‌کنند.

این وضعیت، پیش از هر چیز، بحران ایدئولوژیک – سیاسی در درون صفوف جنبش جهانی کمونیستی و نیاز به غلبه بر مسائل مهم ایدئولوژیک – سیاسی مانند ماهیت اتحادهای فراملی، رابطه تضادهایی که در میان طبقات بورژوازی رشد می‌کنند، و ماهیت قدرت‌های سرمایه‌داری جدید روسیه و چین را نشان می‌دهد.

 

اعتراضات قزاقستان: مصاحبه با الیسئوس واگناس، سرپرست بخش روابط بین‌الملل کمیته مرکزی حزب کمونیست یونان

 

پورتال خبری «902.gr» مصاحبه‌ای را با الیسئوس واگناس، عضو کمیته مرکزی حزب کمونیست یونان و سرپرست بخش روابط بین‌الملل حزب کمونیست یونان، پیرامون رویدادهای قزاقستان منتشر کرده است:

بسیج‌های توده‌ای اخیر در قزاقستان به درگیری‌های خشونت‌آمیز و مداخله نیروهای نظامی برای سرکوب آن‌ها منجر شده است. رییس‌جمهور توقایف از مداخله خارجی ۲۰ هزار شبه‌نظامی خارجی صحبت کرد، که به دنبال آن مداخله نظامی کشورهای «سازمان پیمان امنیت جمعی» صورت گرفت. پرسش این است: آیا این بسیج‌ها بر اساس تحولات داخلی بود یا واقعاً مانند اوکرائین چند سال پیش مداخله خارجی بوده است؟
علت ریشه‌ای بسیج توده‌ای مردمی که در قزاقستان اتفاق افتاد در مشکلات اجتماعی و اقتصادی عظیمی است که احیای سرمایه‌داری برای مردم این کشور ایجاد کرده است.

میلیون‌ها نفر با دستمزدها و حقوق بازنشستگی بسیار پایین زندگی می‌کنند، میلیون‌ها نفر بیکار هستند، دیگران مجبورند برای دریافت دستمزد به بخش داخلی کشور یا روسیه بروند. میلیون‌ها جوان، در جامعه‌ای که میانگین سنی آن پایین است، نسبت به آینده خود که روشن نیست، ناامید هستند.

در عین حال، آشکار است که سرمایه‌داران در تجمل زندگی می‌کنند، ثروت انرژی به وسیله سرمایه‌داران محلی و هم‌چنین انحصارات خارجی، مانند شرکت شورون ایالات متحده غارت می‌شود. رویهم‌رفته، انحصارات ایالات متحده، بریتانیا و اتحادیه اروپا ۷۵ درصد از بخش معدنی این صنعت را، که مهم‌ترین بخش در این کشور است در اختیار دارند. ثروت انرژی نیز به اتحادیه اروپا، روسیه و چین، که واردکنندگان مهم انرژی کشور هستند، هدایت می‌شود.

تمایز اجتماعی عظیم منجر به مبارزات سخت کارگران شد. واکنش مسئولان چگونه بود؟ ۱۰ سال پیش در شهر ژانائوزن (جانااوزن)، نیروهای امنیتی رژیم هزاران کارگر اعتصابی را به قتل رساندند. تشدید سرکوب وجود داشت؛ از جمله، حزب کمونیست قزاقستان غیرقانونی شد در عین‌حال آن‌ها تا به امروز از قانونی کردن جنبش سوسیالیستی قزاقستان امتناع می‌کنند، برای کنترل کامل جنبش سندیکایی بیش از ۶۰۰ اتحادیه کارگری را با تصویب قوانین جدید اتحادیه‌های کارگری ممنوع کرده‌اند. علاوه بر این، تلاش‌هایی برای حمایت از نیروهای ملی‌گرا، از جمله توجیه همدستان محلی نازی‌ها، یعنی به‌اصطلاح «لژیون اس‌اس ترکستان» که در طول جنگ جهانی دوم فعالیت می‌کرد، آغاز شد.

سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی ضد مردمی علت بسیج‌های مردمی امروز است، و افزایش قیمت گاز مایع کارد را به استخوان رساند. اما، این با این واقعیت که یک درگیری میان-امپریالیستی جاری در منطقه وجود دارد و محافل گوناگون به دنبال بهره‌برداری از این رویدادها خواهند بود، تضادی ندارد.

بگذارید لحظه‌ای بر تظاهرات مردم تمرکز نماییم. تظاهرات در همه جا به یک شکل نبود. در برخی مناطق اعتصابات جمعی، در برخی دیگر درگیری‌های خیابانی، غارت و خرابکاری صورت گرفت. چگونه می‌توان این‌را توضیح داد و خواست‌های این تظاهرات مردم چیست؟
در دو سال گذشته اعتصابات مهمی در منطقه غرب و مرکزی قزاقستان رخ داده است. ابتکار از جانب سندیکاهای غیررسمی کارگران، کمیته‌های اعتصاب و کمیته‌های کارخانه انجام شد، زیرا همانطور که در بالا ذکر کردم، مقامات از قانون اتحادیه‌های کارگری برای ممنوع کردن فعالیت و عمل اتحادیه‌های کارگری که مستقیماً تحت کنترل دولت و کارفرمایان نبودند، استفاده کردند. بنابراین، به ویژه در منطقه قزاقستان غربی، تجربیات ارزشمندی از سازماندهی مبارزه به دست آمد. در آن منطقه، در شهر جانااوزن، بسیج‌های جدیدی در ابتدای سال آغاز شد و خیابان‌ها را بستند. پس از آن، تجمعات توده‌ای کارگری پیروز شد و به اعتصابات و گردهمایی‌ها انجامید. در آن مناطق، کارگران برخوردار از حمایت جمعی خانواده‌هایشان، حفاظت از منطقه را بر عهده گرفتند.

پلیس و ارتش ابتدا حمله به بسیج‌های کارگری را تکذیب کرد، در عین‌حال، در بسیاری از موارد، مقامات محلی استعفا دادند. این جلوه‌ای از برتری مبارزات سازمان‌یافته کارگری بود که از طریق احتماعات منجر به مطالبات اقتصادی شد که بعداً با مطالبات سیاسی تشدید گردید و در همه جا برجسته شد: مطالبات برای افزایش دستمزدها، برای کاهش سن بازنشستگی، برای کاهش قیمت سوخت، برای استعفای نظربایف و توقایف، برای تشکیل بلامانع سندیکاهای کارگری و احزاب سیاسی مطرح شد. در شهرهای غربی قزاقستان شوراها و کمیته‌های هماهنگی، که در رهبری بسیج‌ها نقش داشتند، به وسیله اعتصاب‌کنندگان تشکیل شد. در آن مناطق، عقب‌نشینی نیروها به صورت سازمان یافته در شامگاه ۸ ژانویه صورت گرفت.

در موارد دیگری که جنبش به یک اندازه سازماندهی نشده بود، مانند پایتخت قدیمی، آلماآتی شاهد درگیری‌های مسلحانه خیابانی بودیم، ما باید نکات زیر را در نظر بگیریم: امروز، ۳۰ سال پس از سرنگونی سوسیالیسم، در حاشیه مراکز بزرگی مانند این شهر، می‌بینیم که کل محله‌های زاغه‌نشین شبیه به فاوِلاهای آمریکای لاتین [فاوِلا محله فقیرنشین یا زاغه در برزیل – عدالت] ظاهر شده‌اند. هزاران نفر و کل روستاها برای یافتن شغل به آنجا مهاجرت کرده‌اند. این مردم فقیر که خشمگین از گرانی‌ها و سطوح پایین زندگی به خیابان‌ها آمده بودند، پس از نخستین امواج فرار پلیس و ارتش، به آسانی مسلح شدند. آن‌ها ساختمان‌های پلیس و ارتش، حتا فروشگاه‌های اسلحه را اشغال نمودند و خود را مسلح کردند. گروه‌های مختلف تحریک‌کننده نیز دست به کار شدند و به غارت، خرابکاری ساختمان‌ها و غیره پرداختند؛ آن‌ها از جانب رژیم مورد استفاده قرار گرفتند و واحدهای نظامی بزرگی برای سرکوب بسیج‌های کارگری – مردمی مستقر شد.

این فاکت که اجساد سربریده دو پلیس و دو تن از مقامات ارتش پیدا شد، به وسیله رژیم به مثابه مدرکی برای اثبات مداخله خارجی ارائه می‌شود. آیا این درست نیست؟
چند ده قزاقستانی به صفوف «دولت اسلامی» که در عراق و سوریه در چهارچوب طرح‌های امپریالیستی فعالیت می‌کرد، پیوسته بودند. پس از مداخله نظامی روسیه در سوریه و شکست «دولت اسلامی»، هیچ‌کس مانع بازگشت آن‌ها به قزاقستان نشد. هیچ‌کس نمی‌تواند اقدام این یا آن گروه را که می‌تواند در موارد مختلف مورد استفاده قرار گیرد و منشأ و نقشه‌های گوناگونی دارد منتفی کند، در عین‌حال، اطلاعاتی درز کرده است که نشان می‌دهد سازمان‌های اطلاعاتی داخلی در حال آماده‌سازی و آموزش گروه‌های تحریک‌کننده بوده‌اند. اما، این نیروها نبودند که این بسیج‌های مردمی را که به یک قیام توده‌ای مبدل شد، آغاز کردند، در عین‌حال، از اطلاق «تروریست‌ها»، «رادیکال‌ها» و «افراطی‌ها» به وسیله مقامات قزاقستان به کسانی که علیه سیاستی به خیابان‌ها آمدند که آن‌ها را به فقیرشدن محکوم می‌کند، به مثابه دست‌آویزی برای سرکوب بهره‌برداری شد.

شما به بهره‌برداری از این حوادث اشاره کردید. در گذشته، ما شاهد انقلاب‌های به‌اصطلاح رنگی، مانند اوکرائین یا «بهار عربی» بوده‌ایم. آیا شباهت‌هایی وجود دارد و چه کسانی می‌توانند از این تحولات بهره‌برداری کنند؟
اولاً، هم در مورد «انقلاب رنگی» در اوکرائین یا بلاروس و هم در به‌اصطلاح بهار عربی، بسیاری از فاکت‌ها حاکی از مداخله خارجی، تأمین مالی، آموزش و آماده‌سازی نیروهای سیاسی است که نقش بازی می‌کنند، و از حادشدن مشکلات اجتماعی و سیاسی بهره‌برداری می‌کنند.

چنین چیزی در مورد قزاقستان مشهود نیست و آشکار است که همه «بازیگران» خارجی اصلی (ایالات متحده، چین، روسیه، اتحادیه اروپا) تا حدی در کنار رئیس‌جمهور کنونی قرار گرفتند و فقط در مورد استقرار نیروهای نظامی «سازمان پیمان امنیت جمعی» اختلاف نظر داشتند. وضعیت و هم‌چنین نحوه وقوع رویدادهابا اوکرائین، جایی که بورژوازی بین ایالات متحده آمریکا – اتحادیه اروپا و روسیه تقسیم شده بود و به وضوح شاهد بودیم که دیپلمات‌های خارجی تظاهرکنندگان طرفدار غرب را رهبری می‌کردند و حتا آشکارا از نیروهای فاشیستی برای برنامه‌های خود استفاده می‌کردند، هیچ شباهتی ندارد.

مسلماً، در مورد قزاقستان نیز آشکار است که رویدادها منجر به تغییر جناح بندی‌های دررون-بورژوایی شد. رییس‌جمهور توقایف و سرمایه‌دارانی که او را احاطه کرده بودند تا حدی نظربایف رئیس‌جمهور سابق کشور را که به عنوان رئیس مادام العمر شورای امنیت منصوب شده بود، به حاشیه راندند. دارودسته اطراف وی مانند کریم ماسیموف، نخست‌وزیر پیشین و رئیس کمیته امنیت ملی کشور دستگیر شدند. آشکار است که «گارد قدیمی» به جنگ برای بازتوزیع کیک قدرت اقتصادی و سیاسی در میان بخش‌های بورژوازی قزاقستان مجبور شده است.

نیروهای سیاسی نیز وجود دارند؛ نیروهای ملی‌گرا، اسلام‌گرا و سایر نیروهای مرتبط با مراکز امپریالیستی غرب که به دنبال تحریک نیروهای مردمی شرکت‌کننده در تظاهرات هستند اما معیار سیاسی پایینی دارند. این نیروها وجود دارند و ما نباید آن‌ها را نادیده بگیریم. این امر نیاز به توانایی جنبش مردمی سازمان‌یافته را برای محافظت از بسیج‌های خود، مانند مناطق طبقه کارگر در غرب قزاقستان، نه تنها کاهش نمی‌دهد، بلکه برجسته می‌سازد.

طرح‌های امپریالیستی چگونه در این منطقه دخالت دارند؟
پس از خروج نظامی ایالات متحده از افغانستان، ما ارزیابی کرده بودیم که بی‌ثبات‌سازی آسیای مرکزی امکان‌پذیر است. قزاقستان، نهمین کشور بزرگ جهان، ۶۰ درصد از تولید ناخالص داخلی آسیای مرکزی را، در درجه اول به دلیل صنعت نفت و گاز تشکیل می‌دهد. در عین‌حال، این کشور بزرگ‌ترین تولیدکننده اورانیوم و بسیاری دیگر از فلزات گرانبها است. این کشور با چین و روسیه مرز مشترک دارد. دریای خزر سواحل آن‌را تشکیل می‌دهد . این یک «حلقه» مهم برای برنامه‌های امپریالیستی این یا آن قدرت امپریالیستی است. این‌را بورژوازی کشور نیز درک می‌کند.

بنابراین، ما می‌بینیم قزاقستان در حالی‌که همراه با روسیه عضو «دولت‌های مستقل هم‌سود»، «سازمان پیمان امنیت جمعی»، «اتحاد اقتصادی اوراسیا» و «سازمان همکاری شانگهای» (همراه با چین) است، در عین‌حال به «مشارکت برای صلح ناتو» پیوسته است، و همراه با ترکیه در خط مقدم «سازمان کشورهای ترک» که اخیراً تغییر نام یافته است، قرار دارد. قزاقستان با اجاره دادن پایگاه فضانوردی بایکونور به مدت ۴۹ سال به روسیه، به ایالات متحده اجازه داد آزمایشگاه‌های جنگ بیولوژیک را در آنجا نگه دارد.

قزاقستان در حالی‌که گاز و نفت اتحادیه اروپا را از طریق روسیه، و هم‌چنین گاز و نفت چین را تأمین می‌کند، بخش معدنی اقتصاد آن تا حد زیادی در دست انحصارات انرژی غرب است و بورژوازی قزاقستان فعالانه در طرح‌های انحصارات چینی برای به‌اصطلاح «جاده ابریشم» درگیر است. و همانطور که می‌دانید، بر سر مسیر این کشور که ۵ برابر فرانسه است، یک جنگ بزرگ قدرت وجود دارد.

دخالت «سازمان پیمان امنیت جمعی» را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
دخالت «سازمان پیمان امنیت جمعی»، شامل روسیه، قزاقستان، ارمنستان، بلاروس، قرقیزستان و تاجیکستان با ۳۵۰۰ هزار نفر برای محافظت از بایکونور و سایر زیرساخت‌های نظامی، بر این استدلال مبتنی بود که کشور با هدف احیای «نظام قانون اساسی» هدف «دشمن خارجی قرار گرفت». این دخالت در زمانی رخ داد که ماشین دولتی بورژوازی قزاقستان با مسائل عملیاتی جدی ماهیت سرکوبگر خود مواجه بود. این واقعیت چه چیز را به ما نشان می‌دهد؟ این‌را که اتحادهای فراملی منطقه‌ای جدیدی که ایجاد می‌شوند، مانند اتحادهای قدیمی ناتو و اتحادیه اروپا، ماهیت طبقاتی دارند. این ناپدید نمی‌شود، همیشه حضور دارد و از ماهیت طبقاتی دولت‌های تشکیل دهنده آن سرچشمه می‌گیرد. بنابراین، وظیفه اول این اتحادها حفظ قدرت بورژوازی کشورهایی است که قرارداد را منعقد کرده‌اند. پس، آن‌ها وظیفه دارند از منافع و سود طبقات بورژوازی که این اتحادها در خدمت آن‌ها هستند محافظت کنند. دیدگاه‌های نیروهای سیاسی، از جمله برخی از احزاب کمونیست، که به دلیل ظهور اتحادهای فراملی جدید از یک «جهان چندقطبی» جدید صحبت می‌کنند، بی‌جا است.

البته، اتحادهایی مانند ناتو، اتحادیه اروپا و «سازمان پیمان امنیت جمعی»، با روابط متقابل نامتوازن کشورهای تشکیل دهنده آن‌ها مشخص می‌شوند. بنابراین، نقش اصلی روسیه در «سازمان پیمان امنیت جمعی»، آشکار است. حضور نیروهای نظامی «سازمان پیمان امنیت جمعی» در قزاقستان به مثابه «پرچم قرمز» برای ایالات متحده و اتحادیه اروپا عمل کرده است. این نیروها با توجه به این‌که ظهور نیروها در قزاقستان «وضعیت موجود» را در منطقه تغییر می‌دهد، به دنبال بهره‌گیری از این تحول و افزایش مباحث تبلیغاتی ضدروسی خود خواهند بود. روسیه سرمایه‌داری به نوبه خود به دنبال استفاده از این فاکت‌ها برای تقویت یکپارچگی سرمایه‌داری در قلمروهای اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی سابق خواهد بود.

وضعیت جنبش کمونیستی در قزاقستان چگونه است؟
جنبش کمونیستی در قزاقستان ضربه سنگینی خورد. ما ۳۰سال پیش، شاهد خیانت رهبری آن و تلاش برای تبدیل حزب کمونیست قزاقستان به یک حزب «چپ‌گرا»، در ابتدا با نام «حزب سوسیالیست قزاقستان» بودیم. این حزب به همراه حزب کمونیست فدراسیون روسیه، تحت رهبری گنادی زیوگانف به «اتحاد احزاب کمونیست – حزب کمونیست اتحاد شوروی» پیوست. در سال ۲۰۱۱، مقامات موانع قانونی زیادی را برای فعالیت آن ایجاد کردند و در سال ۲۰۱۵ با این استدلال که «به تعهدات قانونی خود عمل نمی‌کند» آن را ممنوع کردند. از آن زمان، کادرهای حزب کمونیست قزاقستان هرگونه فعالیت سیاسی را متوقف کردند. رژیم، همراه با برخی از اعضای حزب کمونیست قزاقستان، به‌اصطلاح «حزب کمونیست مردم قزاقستان» را تأسیس کرد که تحت کنترل بود با برخی از احزاب کمونیست، مانند حزب کمونیست چین رابطه برقرار کرد. این حزب در سال ۲۰۲۰ به «حزب مردم قزاقستان» تغییر نام داد.

جنبش سوسیالیست قزاقستان، که آن نیز با آشفتگی مواجه بود، در آغاز سال ۲۰۱۱ تأسیس شد و کمونیست‌هایی که حزب کمونیست قزاقستان را ترک کردند به آن پیوستند. تعدادی از کادرهای آن تحت پیگرد، اخراج و فشار قرار گرفتند، در عین‌حال، یکی از رهبران مشترک سازمان، معدنکار طاهر محمدجانوف، در شرایط مرموزی که پلیس از انجام تحقیقات پیرامون آن خوداری کرد، جان باخت. وب‌سایت‌های جنبش سوسیالیستی قزاقستان مسدود شده‌اند و مقامات بارها فعالیت قانونی آن را رد کرده‌اند.
آزار و شکنجه علیه جنبش سوسیالیستی قزاقستان مصادف بود با حمله جنایتکارانه و بازداشت گسترده اعتصاب‌کنندگان در جریان اعتصاب ۸ ماهه کارگران صنعت نفت در ژانائوزن (جانااوزن) در دسامبر ۲۰۱۱. جنبش سوسیالیستی قزاقستان این فاکت را کتمان نمی‌کند که به دلیل آزار و اذیت، یک بخش از اعضای آن عقب‌نشینی کرده اند، در حالی‌که رژیم از یکی از کادرهای آن‌ها برای مهار اتحادیه‌های کارگری تحت کنترل استفاده می‌کند. امروز، جنبش سوسیالیستی قزاقستان در مناطق کشو نیروهایی دارد که در شرایط دشوار فعالیت می‌کنند، و مشخصه آن تلاش پیگیر برای ریشه دواندن در جنبش رو به رشد کارگری است. جنبش سوسیالیستی قزاقستان در نشست‌های جهانی احزاب کمونیست و کارگری شرکت می‌کند و در تلاش «بررسی بین‌المللی کمونیستی» (International Communist Review) مشارکت دارد.

این پرسش که آیا مبارزات مهم کارگران و مردم بدون یک جنبش کمونیستی نیرومند می‌تواند وجود داشته باشد منطقی است. تجربه نشان داده است که مبارزات بزرگ، دشوار و خونین حتا بدون وجود یک حزب کمونیست در یک کشور ممکن است رخ دهد. بنابراین، مبارزات و حتی مبارزات دشوار حتا پیش از ظهور حزب کمونیست یونان در کشور ما وجود داشت و امروز، در بسیاری از کشورهایی که احزاب کمونیست ضعیف‌اند یا وجود ندارند، مبارزات صورت می‌گیرد. مسأله این نیست که آیا مبارزات بزرگ می‌توانند وجود داشته باشند یا نه، بلکه مسأله این است که در چه جهت و آیا می‌توانند قاطعانه مبارزه کنند و سرنگونی بربریت سرمایه‌داری را رهبری نمایند؟ بدون وجود یک حزب کمونیست نیرومند، با استراتژی انقلابی و خط بسیج و مبارزه علیه قدرت انحصارات و نظام استثماری، حتا بزرگ‌ترین مبارزات مردم نیز قادر به رهایی کارگران از استثمار سرمایه‌داری نخواهند بود.

موضع احزاب کمونیست نسبت به بسیج‌های مردمی شبیه قزاقستان چه بود و چه باید باشد؟
ما باید تأکید کنیم که بیش از ۱۰حزبی که تاکنون در پی تحولات پیرامون این موضوع موضع گرفته‌اند، مانند حزب کمونیست یونان، حزب کمونیست کارگران روسیه، حزب سوسیالیست لیتوانی، حزب کارگر اتریش، حزب کمونیست مکزیک، حزب کمونیست سوئد، حزب کمونیست کارگران اسپانیا و حزب کمونیست بلژیک، از همان لحظه نخست همبستگی خود را با مردم قزاقستان که ۳۰ سال پس از سرنگونی سوسیالیسم، علیه مشکلات اجتماعی ایجاد شده به وسیله سرمایه‌داری بپاخاستند، اعلام کردند.

متأسفانه، بسیاری از احزاب تصویر روشنی از آنچه واقعاً رخ می‌دهد نداشتند، و نتیجتاً، فوراً موضعی اتخاذ نکردند. علاوه بر این، برخی احزاب، مانند حزب کمونیست فرانسه، بر «سیاست‌های نولیبرالی» و خودکامگی رژیم تمرکز می‌نمایند، در نتیجه، یک‌بار دیگر سرمایه‌داری را تبرئه می‌کنند، در حالی‌که، احزاب دیگری مانند حزب کمونیست فدراسیون روسیه، که اتحاد‌های فراملی جدیدی را که به ابتکار روسیه بدون پایگاه طبقه – محور در قلمروهای اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی سابق ایجاد می‌شوند را بررسی می‌کنند، مداخله نظامی «سازمان پیمان امنیت جمعی» را توجیه می‌کنند.

این وضعیت، پیش از هر چیز، بحران ایدئولوژیک – سیاسی در درون صفوف جنبش جهانی کمونیستی و نیاز به غلبه بر مسائل مهم ایدئولوژیک – سیاسی مانند ماهیت اتحادهای فراملی، رابطه تضادهایی که در میان طبقات بورژوازی رشد می‌کنند، و ماهیت قدرت‌های سرمایه‌داری جدید روسیه و چین را نشان می‌دهد.

در هر صورت، کمونیست‌ها باید از مبارزات کارگری در هر کجا که رخ می‌دهد حمایت نمایند و کمک کنند تا ایده‌های مارکسیسم- لنینیسم و چشم‌انداز انقلابی به رشد جنبش سازمان‌یافته توده‌ای، مردمی و کارگری پیوند زده شوند.

بخش بین‌الملل حزب کمونیست یونان

http://solidnet.org/article/CP-of-Greece-Eliseos-Vagenas-member-of-the-CC-of-the-KKE-Interview-by-902.gr-on-the-developments-in-Kazakhstan/

پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/ymae898f