امروز، «جورج شولتز» و «هنری کسينجر» جنگجويان جنگ سرد از محو سلاحهای اتمی حمايت میکنند، زيرا گسترش، توازن قدرت را تغيير داده است و ايالات متحده در جهانی پُر از سلاحهای کشتار جمعی، از امنيت کمتری برخوردار است. با توجه به گسترش سريع فنآوری پهپاد، طولی نخواهد کشيد که توازن دوباره تغيير خواهد کرد، و ما نخستين ابداع کنندگان آن، با طناب خودمان بالا خواهيم رفت. با ناديده گرفتن حقوق بينالملل و کشتن هر کس که فکر کرديم گناهکار است، رويهای ايجاد شده که يک روز عليه ما به کار گرفته خواهد شد. و آن نرمافزار کاربردی «آسمان صاف» که به زودی توليد خواهد شد، از ما حفاظت نخواهد کرد، همانطور که ميز مدرسه که نسلهای گذشته برای فرار از آتش از بالا چهار دست و پا زير آن میرفتند نمیتوانست از آنها حفاظت کند.
تارنگاشت عدالت – بایگانی دورۀ دوم
منبع: گاردين (نشريه حزب کمونيست استراليا)
۷ دسامبر ۲۰۱۱
نويسنده: جان فيفر
برگردا: ع. سهند
هواپيماهای بیسرنشين و دمکراتيزه کردن ويرانگری
شما به زودی روزی، نرمافزار کاربردی (app) جديد خود به نام «آسمان صاف» را مرتباً به عنوان بخشی از آماده شدن برای بيرون رفتن شبانه از خانه، «چک» میکنيد. اول، به اسباب بازی هوشيار خود نگاه میکنيد تا آخرين «ایميل» را بخوانيد و مطمئن شويد که برنامهها تغيير نکرده اند. يک نگاه سريع به «فيسبوک» به شما اجازه میدهد ببينيد چه کسانی در ميخانه به گروه دوستان شما ملحق خواهند شد. نرمافزارهای کاربردی آبوهوا و ترافيک، شما را از لباسی که بايد به تن کنيد و از مسيری که بايد برويد، مطلع میکنند. «توئيتر» شما را در جريان تحولات خبری عمدهای که بايد به «هم توئيتی»های خود «توئيت» کنيد يا برای گپ موقع پيالهزنی از آنها استفاده کنيد، قرار میدهد.
و نرمافزار کاربردی جديد «آسمان صاف» به شما امکان میدهد بدانيد آيا هيچ پهپاد (هواپيمای بیسرنشين) در ۲۴ کيلومتری بالای سر شما در فضا وجود دارد که در حال چرخ زدن، سر شما در تيررس آن قرار داشته باشد.
به داستان علمی- تخيلی میماند؟ مگر نه اينکه پهپادهای جاسوسی و کشتار از راه دور فقط مشکل مردم در مناطق توسعه نيافته جهان است که در آنجا زندگی ارزشی ندارد، و مرگ تصادفی يک خطر روزانه است، و تجاوز به حاکميت ملی هنجار است و نه استثناء؟
بدون ترديد، مردم در ايالات متحده در دورۀ کوتاهی بعد از سال ۱۹۴۵ موقعی که تنها يک کشور دارای فنآوری انفجاری جديد بود، همين احساس را نسبت به سلاحهای اتمی داشتند. بعداً، در ۲۹ اوت ۱۹۴۹، اتحاد شوروی اولين بمب اتمی خود را آزمايش کرد، و آمريکايیها ديگر آنچنان احساس اطمينان نمیکردند. در واقع، ايالات متحده تجربه کردن يک دلهره اتمی فراگير را شروع کرد، با تمرين «پريدن و پناه گرفتن» کودکان در سر کلاس، احداث پناهگاههای اتمی از طرف والدين در حيات خلوط، و فکر يک آخرالازمان سوزان هرگز از افکار يک جمعيت متحير و ترسيده دور نمیشد.
امروز، ايالات متحده تقريباً انحصار بر فنآوری پهپاد را دارد، و تنها اسرائيل و بريتانيا اين سيستمها را مستقر کرده اند. اما چشمانداز سريعاً تغيير میکند.
پهپادهای بيشتر
همانطور که «ديويد کورترايت» از دانشگاه «نورتهدام» خاطرنشان میکند، بيش از ۵۰ کشور- از آنجمله چين و ايران- در حال توليد يا خريد سيستمهای پهپاد هستند، و حتا بازيگران غيردولتی خواهان دسترسی به آن هستند. ايالات متحده در حال حاضر از پهپادها برای گشت هوايی مرزها و جمعآوری اطلاعات پيرامون قاچاقچيان مکزيکی استفاده میکند. دستگاههای انتظامی ايالات متحده نيز مشتاق استفاده از اين فنآوری عليه مرتکبين جرايم در خاک ايالات متحده بوده، و کلانترهای تگزاس در اين مورد پيشگام هستند.
به زودی، عملاً آسمانها شلوغ خواهند شد. و صدای پهپادها که بخشی از زندگی روزمره در «مناطق مورد نظر» شده است، روزی مانند تلويزيونهای صفحه پهن و رينگهای گوشخراش تلفنهای همراه، بخشی از زندگی همه خواهد شد. شايد وسيله هوايی بیسرنشين شما را در ميان جمعيت مشخص کند تا پايگاه پليس بتواند شما را به خاطر نپرداختن جريمههای رانندگی هدف قرار دهد، يا وکيل همسر شما بتواند عدم وفاداری شما را به عنوان دليل تقاضای طلاق ثابت کند. اما اين بر اين فرضيه قرار دارد که پهپادها در بافت حقوقی و هنجارهای اجتماعی ما ادغام شوند، آنطور که فنآوری اسلحه برقی و کامپيوتر پليس ملی شده است.
اما آنچه امروز در پاکستان اتفاق میافتد فرای قانون است. اين حتا تابع مقررات جنگ نيست. جنگ پهپادها که دولت اوباما از سالهای بوش به ارث برده- و آن را شديداً بسط داده است- از طرف «سيا» هدايت میشود. اين آژانس جاسوسی نيازی به پایبندی به قانون يا کسب مجوز کنگره برای عمليات خود ندارد، به ظرافتهايی مانند حاکميت ملی اهميت نمیدهد. و برخلاف آژانسهای ديگر که در دروغ دست و پا میزنند، زير پا نهاد قانون و نگفتن حقيقت بخش لاينفکی از عمليات «سيا» است.
اين فقط يک نمونه است: در ژوئن گذشته، «جان برنان» مشاور ضدتروريستی ارشد اوباما اعلام کرد که حملات پهپادها طی سال گذشته موجب تلفات غيرنظامی نشده است. او گفت: «به علت کارآمدی استثنايی، توانايیهای دقيقی که ما توانسته ايم توليد کنيم، حتا يک مرگ تصادفی هم وجود نداشته است.» يعنی از ماه مه ۲۰۱۰ بيش از ۶۰۰ رزمنده کشته شده اند و يک غيرجنگجو در ميان آنها نبوده است.
«دفتر گزارشهای تحقيقاتی» مستقر در لندن با اين ادعا مخالف است، و بين ۱۰۹ و ۲۷۹ غيرجنگجو و رویهمرفته حدود ۷۸۰ غيرنظامی شامل حداقل ۱۷۵ کودک را شمرده است که از ماه مه ۲۰۱۰ به وسيله پهپادها کشته شده اند. «پراتاپ چاترجی» خبرنگار «دفتر» طی يک ایميل به من گفت: «ديدارهای شخصی من با سه قربانی پهپادها- که يکی از آنها يک چشم خود را از دست داده، ديگری دو پا و يک چشم خود را، و سومی که سه روز بعد از ديدار ما درگذشت- نشان میدهد که ادعای دولت ايالات متحده در بهترين حالت نادرست است. من در سفر اخير خود به پاکستان، با حدود ۳۰ نفر از اعضای خانوادههای قربانيان پهپادها و دهها رشسفيد منطقه وزيرستان ملاقات کردم، که ادعای ايالات متحده را مبنی بر اينکه هيچ قربانی غيرنظامی وجود نداشته، رد کردند. اين امکان هست که به دولت ايالات متحده دروغ گفته شده باشد، اما اين امکان هم هست که دولت ايالات متحده دروغ میگويد.»
«چارترجی» ادامه میدهد: پنتاگون ايالات متحده مسؤول حملات پهپادها به افغانستان و جاهای ديگر است. جنگ «سيا» در پاکستان از نوع ديگری است. «سيا کاملاً غيرشفاف است، هيج اطلاعی حتا در بازۀ وجود جنگ پهپاد در پاکستان، چه برسد به تلفات غيرنظامی، در دسترس نيست. برعکس، پنتاگون من و ديگر خبرنگاران را در جريان چگونگی هدايت حملات پهپادها در افغانستان و عراق و نظارت قانونی قبل از صدور فرمان مرگ، قرار داده است.»
سياست شنيع
جنگ پهپاد در پاکستان شنيعترين سياست خارجی دولت اوباما است، و با اين وجود کنگره کمترين انتقادی به آن ندارد. «نيک اسکات» نويسنده «تمرکر بر سياست خارجی» در مقاله «فاجعه ضربدر ۲ در پاکستان» مینويسد: «در واشنگتن، اين تصور که حملات پهپادها در پاکستان برای حفظ امنيت منطقهای ضروری است، عموماً چالش نمیشود. اما، روشن نيست که اين سياست عملاً سطح خشونت رزمندگان را کاهش داده باشد يا اينکه منفعت آن نسبت به تلفات غيرنظامی که به اعتبار ايالات متحده در منطقه لطمه میزند، بچربد.»
جنگ پهپاد سرانجام موجب ناراحتی مقامهای بالا در واشنگتن شده است.«پال ميلر» مینويسد: «دولت ايالات متحده به سادگی نمیتواند مدعی حق به راه انداختن يک چنگ بیپايان، جهانی عليه هر کسی که آن را خطری نسبت به منافع ملی ديد، بشود. چشمانداز چنين جنگی بايد موجب نگرانی هر کس که حداقل آشنايی با تاريخ دارد، بشود.»
«ميلر» که از ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹ مسؤول سياست افغانستان در شورای امنيت ملی بود، به پهپادها و کارآمدی آنها اعتقاد دارد. او فقط از اين نگران است که دولت خود را به يک جنگ بیپايان متعهد کرده است- چيزی که «جنگ جهانی عليه تروريسم» ناميده میشد- عبارتی که دولت اوباما در حرف آن را کنار گذاشته، اما در عمل به آن ادامه میدهد.
در تابستان، بحث پيرامون پهپادها در داخل دولت اوباما به تغييرات مشخصی در سياست منجر شد، بخشاً به اين دليل که همانطور که «والاستريت ژوزنال» گزارش داده است: «مقامات بسياری در پنتاگون و وزارت امور خارجه به طور خصوصی گفتند که سيا توجه کمی به هزينه ديپلماتيک حملات هوايی میکند که به کشته شدن گروه بزرگی از رزمندگان ردۀ پايين منجر میشود.» نتيجتاً، «وزارت امور خارجه نقش بزرگتری در تصميمات حمله به دست آورد، رهبران پاکستان از قبل در بارۀ عمليات بيشتری مطلع شدند؛ و سيا موافقت کرد که عمليات را در زمان سفر مقامات پاکستانی به ايالات متحده، تعليق کند.»
اين تغييرات، البته، «سيا» را از تجارت ترور برکنار نمیکند يا به جدول زمانی قطعی برای پايان دادن به جنگ پهپاد نمیانجامد. اما منطق فنآوری پهپاد- و گسترش سريع آن- به زودی بازنگری بنيادينی را موجب خواهد شد. هر چه باشد، پنتاگون خواهان پایبندی ايالات متحده به کنوانسيون ژنو بود، نه به خاطر باور ناگهانی آن به حمايت از حقوق بشر، بلکه به خاطر ترس از اينکه کشورهای ديگر ممکن است عين همينکار را با سربازان آمريکايی بکنند. و مقامات ايالات متحده نهايتاً سودمندی کنترل تسليحاتی را درک کردند، نه به علت تعهد به صلح جهانی، بلکه به اين دليل که اتحاد شوروی زرادخانه عظيم و بسيار خطرناک خود را به دست آورده بود.
امروز، «جورج شولتز» و «هنری کسينجر» جنگجويان جنگ سرد از محو سلاحهای اتمی حمايت میکنند، زيرا گسترش، توازن قدرت را تغيير داده است و ايالات متحده در جهانی پُر از سلاحهای کشتار جمعی، از امنيت کمتری برخوردار است. با توجه به گسترش سريع فنآوری پهپاد، طولی نخواهد کشيد که توازن دوباره تغيير خواهد کرد، و ما نخستين ابداع کنندگان آن، با طناب خودمان بالا خواهيم رفت. با ناديده گرفتن حقوق بينالملل و کشتن هر کس که فکر کرديم گناهکار است، رويهای ايجاد شده که يک روز عليه ما به کار گرفته خواهد شد.
از اينرو، بهتر است برای جهانی آماده شويد که در آن، فقط مردمی «در آنجا» وجود ندارند که بايد دچار مصيبت قدرقدرت غژغژ کننده در آسمان بشوند. ما فکر میکرديم که برای هميشه دستی خواهيم بود که فرمان (joystick) را خواهد داشت. اما حتا در بازیهای ويدئويی، ورق برمیگردد، و شکارچی شکار میشود. شايد يک کشور خارجی انتقادات شما از سابقه حقوق بشر خود را دوست نداشته باشد. شايد کشور ديگری فکر کند شما يک تروريست هستيد. ما به توسعه فنآوریهايی که ما جلوتر از همه نگه دارد ادامه خواهيم داد. اما پهپادها تغييردهنده بازی هستند. آنها طلايهدار دمکراتيزه شدن ويرانگری هستند.
و آن نرمافزار کاربردی «آسمان صاف» که به زودی توليد خواهد شد، از ما حفاظت نخواهد کرد، همانطور که ميز مدرسه که نسلهای گذشته برای فرار از آتش از بالا چهار دست و پا زير آن میرفتند نمیتوانست از آنها حفاظت کند.
برگرفته از «هافينگتون پست»
http://www.cpa.org.au/guardian/2011/1530/15-drones.html
پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/mr6r6xk9