نمودار: ۱۰ کشور کووید زده (هر لخ معادل صد هزار): تا ۱۸ ژوئیه، موارد تأیید شدۀ همهگیری کووید-۱۹ در جهان به ۱۴٫۱ میلیون نفر رسیده است. تقریباً نیمی از اینها (۴۸ درصد) فقط در سه کشوری هستند که تاج سلطانی کووید را بر سر دارند. این سه ایالات متحده، برزیل و هند هستند که بر رویهم ۶۷۰ هزار مورد مرگ از کووید-۱۹ داشته اند. (نمودار، براساس دادههای مرکز منبع ویروس کرونای جان هاپکینس). کشورهای دیگری که در ۱۰ رتبه بالا قرار دارند شامل روسیه و بریتانيا در اروپا، پرو، شیلی و مکزیک در آمریکای لاتین و ایران در آسیا میشوند.
تارنگاشت عدالت – بایگانی دورۀ دوم
منبع: نیوز کلیک
نویسنده: سوبوده وارما
۱۹ ژوئیه ۲۰۲۰
حسن روحانی: «قرنطینه چینی معنایش آن بود که دستور دادند تمام مغازهها بسته شود، تمام ماشینها از حرکت متوقف شود، تمام درب خانهها بسته شود، هیچ کس حق ندارد از خانه خارج شود و غذای ۲۴ ساعت توسط مامورین به خانهها انداخته میشد. این مدل قرنطینه چینی در ووهان بود. این مدل را هیچ کسی در دنیا نپسندید و هیچ کسی هم اجرا نکرد و نمیشد، هم اجرا شود. این مدل مخصوص خودشان بود. عدهای در داخل کشور به ما فشار میآوردند که شما مدل چینی را اجرا کنید ما مدل چینی را اجرا نکردیم.» (جالب توجه اينکه: شیخ حسن روحانی و دولت او در حالیکه دور از انظار عموم در حال تهیه و ارائه پیشنویس سند مشارکت استراتژیک ایران-چین بودند، برای توجیه سیاست نولیبرالی- ریاضتی خود در ارتباط با مقابله با ویروس کرونا به مبتذلترین نوع چینستیزی رایج در میان لیبرالها و غربگرایان ایرانی متوسل میشدند.)
***
هند، ایالات متحده و برزیل: وجه مشترک سه سلطان کووید چیست؟
تا ۱۸ ژوئیه، موارد تأیید شدۀ همهگیری کووید-۱۹ در جهان به ۱۴٫۱ میلیون نفر رسیده است. تقریباً نیمی از اینها (۴۸ درصد) فقط در سه کشوری هستند که تاج سلطانی کووید را بر سر دارند. این سه ایالات متحده، برزیل و هند هستند که بر رویهم ۶۷۰ هزار مورد مرگ از کووید-۱۹ داشته اند. [نگاه کنید به نمودار زیر، براساس دادههای مرکز منبع ویروس کرونای جان هاپکینس]. کشورهای دیگری که در ۱۰ رتبه بالا قرار دارند شامل روسیه و بریتانيا در اروپا، پرو، شیلی و مکزیک در آمریکای لاتین و ایران در آسیا میشوند.
این تنها یک مورد از انگشت تکان دادن بخت کور نیست. این کشورهای دارای بیش از یک میلیون مبتلا یک وجه مشترک دارند. به این دلیل که در این کشورها نه تنها هیج نشانهای از کاهش همهگیری دیده نمیشود، بلکه موارد ابتلا هر روز افزایش مییابد- سودمند است ببینیم اشتباه ایالات متحده، برزیل و هند، که موجب از دست رفتن یا ناتوانسازی جان انسانها، و مصايب همراه این بیماری بیدادگر شد، چه بود.
دیدن این آسان است که این سه کشور رهبران پوپولیستی دارند، که در تظاهر به آمدن از خارج از دستگاه برای مقابله با زوال و فساد، قرار دادن عظمت ملت پیش از هر چیز دیگر و سیاستهای مشت محکم در رويارویی با هر مقاومت محکوم به زوال چیرهدست میباشند.
بدون تردید، دونالد ترامپ، ژائیر بولسونارو و نارندرا موودی، با خط باریکی که آنها را از کنترل خود کامه مجزا میسازد، این ویژگیها را دارند. آنها همچنین پرچمداران بازار آزاد، جهانیسازی و قدرت شرکتها هستند{.
آنها، ممکن است به علت این ویژگیها، یا به علت برخی عوامل دخیل دیگر، جملگی نهایتاً کشورهای خود را به جایی رساندند که آنرا فقط میتوان یک فاجعه انسانی نامید.
عدم باور به آزمایش (Testing)
رییسجمهور ترامپ در این روزها دوست دارد لاف بزند که ایالات متحده بیشاز هر کشور دیگری، بیش از ۴۴ میلیون آزمایش کووید-۱۹ انجام داده است. اما چندی پیش، او از جدی گرفتن همهگیری احتراز میکرد، و با اکراه بسیار آزمایش کردن را پذیرفت-اما آن وسايل آزمایش معیوب بودند. یک تأخیر شش هفتهای حیاتی، با کمک اشتباهات دیگر، زمینه را برای افزایش کنونی در همهگیری مهیا نمود.
بولسونارو نیز هرگز به همهگیری باور نداشت- آنرا «آنفلوانزای کوچولو» مینامید- و انجام آزمایش در برزیل بسیار ناکارآمد است و بیش از ۹۰۰هزار نمونه آزمایشی به دلیل نبود معرفهای شیمیایی در آزمایشگاهها مانده اند. بنا به گزارش سازمان غیردولتی بهداشت بینالمللی «پزشکان بدون مرز»، در برزیل در حال هزار برای هر یک میلیون نفر ۷۵۰۰ آزمایش انجام شده است.
در هند، دولت موودی هرگز باور به آزمایش را نشان نداد، شاید میدانست که آن به تلاش و منابع عظیمی نیاز دارد که منوط به سرمایهگذاری است. دولت موودی پس از سکوت عملی پیرامون آن، مسؤولیت را به دولتهای ایالتی منتقل کرد که به طیف گستردهای از شدت آزمایش انجامید.
در هند به طور متوسط حدود ۹۲۸۹ آزمایش برای هر یک میلیون نفر در روز انجام میشود. نتیجه این نرخ پایین آزمایش، چه در برزیل یا هند، این است که تعداد واقعی موارد ابتلا بسیار کمتر از آن که هست ارزیابی میشود. کارشناسان فکر میکنند تعداد واقعی ممکن است دو تا پنج برابر چیزی باشد که امروز گزارش میشود.
بدون آزمایش به موقع، و بدون ردگیری تماسها و جداسازی متعاقب، همهگیری بالاجبار از کنترل خارج میشد- همانطور که در این سه کشور از کنترل خارج شده است.
انداختن مسؤولیت بر دوش مردم
این سه رهبر عملاً مسؤولیت مقابله با همهگیری را به مردم منتقل کردند. موودی این را با هشدار دادن به مردم دربارۀ بیماری خطرناکی انجام داد، که فقط با تصمیم و نیروی آنها میتواند مهار شود، و از مردم خواست در خانه بمانند و فاصله را رعایت کنند.
دو رهبر دیگر، ترامپ و بولسونارو، برعکس این بودند، آنها بیماری را به مثابۀ یک توهم نادیده گرفتند، و به طور ضمنی گفتند مردم باید مانند گذشته به زندگی خود ادامه دهند. هر دو برای نخستین بار فقط در هفته گذشته ماسک به صورت زدند. گرچه این مواضع کاملاً مخالف مواضعی بود که موودی داشت، اما در عمل، بدین معنی بود که مردم باید از خودشان مراقبت کنند.
برای کشوری مانند هند، که در آن میلیونها نفر در فقر مطلق زندگی میکنند این توصیه- درستی آن هر چه باشد- معنی کمی داشت. آنها تا حدی که میتوانستد به آن عمل کردند اما بعداً گرسنگی مردم را در جستوجوی کار و غذا از خانه بیرون آورد.
در برزیل و ایالات متحده، پیام نادرست بدین معنی بود که مردمی که در غیر آنصورت میتوانستند ماسک به صورت بزنند یا فاصله فیزیکی را تا حدی رعایت کنند آنرا انجام ندادند. در عمل، هر دو راه به یک افزایش شدید در موارد کووید-۱۹ منتهی شد.
اقتصاد مهمتر است
دوباره، به دلايل مختلف، و با انگیزههای مختلف، سه رهبر مصمم به «بازگشایی» اقتصاد بودند. این بدون تردید به افزایش در موارد ابتلا انجامید.
در مورد موودی، مارپیچی که وی خود- و کشور- را در آن گمشده یافت، ساخت خود او بود. یک در خانه ماندن (lockdown) پیش از وقت و بسیار سختگیرانه کشوری، در زمانی که کل تعداد موارد تأیید شده فقط حدود ۵۰۰ بود، برای دو ماه ادامه یافت. این اقتصادی را ویران کرد، حداقل ۱۲۰ میلیون نفر را بیکار کرد و درآمد بیش از ۸۰ درصد جمعیت ربوده شد.
توزیع رایگان غلات و ریختن مبالغ ناچیز یارانه نقدی به حسابهای بانکی قدری کمک کرد، اما بسیار ناکافی بود. مردم به هیچوجه اقدامات بیشتر در خانه ماندن را نمیپذیرفتند- این زمانی معلوم شد که میلیونها کارگر مهاجر در خانه ماندن را نقض کردند و پیاده به روستاهای خود بازگشتند. یک تخمین میگوید ۹۷۱ نفر در این دوره به علت خستگی، گرسنگی، حادثه، یا حتا خودکشی جان باختند. در عینحال، سرمایهداران نیز برای شروع کار فشار وارد میکردند. لذا، موودی سرانجام از ژوئن تخفیف در خانه ماندن را آغاز کرد. همهگیری که تا آن زمان در حال جوشیدن بود، با دو سوم موارد تأیید شده از ژوئن به بعد، منفجر شد.
برای ترامپ، اقتصاد حیاتی بود- این بلیط او به دور دوم است. پیش از همهگیری، او به دلیل افزیش اشتغال و مناسب به نظر رسیدن چشمانداز اقتصادی در بلندمدت، همه نظرسنجیها جلو بود. اما، با اشاعه ویروس کرونا و در خانه ماندن در ایالتها، اقتصاد فروپاشید، تعداد بیکاران سر به آسمان زد و ریاست جمهوری ترامپ در هوا ناپدید شد. در نتیجه، او بسیار بیتاب بود که دست به کاری بزند، ابتدا همهگیری را انکار کرد، سپس آنرا پذیرفت اما فوراً شروع به گفتن این کرد که همهگیری تحت کنترل است، بگذارید کشور باز شود و به وضعیت عادی بازگردد. از قضا، موقعیت او در نظرسنجیها خوب نیست.
بولسونارو هرگز مایل به تعطیل کردن هیچ چیز نبود، با دولتهای محلی جنگید، دو وزیر بهداشت را برکنار کرد، به انکار کردن ادامه داد- و با گذر زمان جامعه بسیار نابرابر برزیل نداشتن درآمد را احساس کرد – و او تسلیم شد و به ایالتها اجازه داد کار خود را انجام دهند (موودی نیز اکنون همان کار را انجام میدهد.)
درهم ریختگی مراقبت بهداشتی
هیچیک از سه رهبر به ساختن زیرساخت بهداشتی لازم برای تأمین الزامات مقابله با همهگیری توجه نکردند. خرید تحهیزات اساسی به تأخیر افتاد، هیچ برنامهای برای آموزش پرسنل اضافی احرا نشد، هیچ نقشهای برای مقابله با افزایش تعداد بیماران طراحی نشد، تصمیمات پس از وقوع حادثه گرفته شدند.
در هند، تعداد کم آزمایش همراه با جمعیت شهری نسبتاً پایین، و جمعیت جوانتر، شاید موجب شد- به استثنای بمبی و دهلی- فشار کمتری بر بیمارستانها و خدمات بهداشتی عمومی وارد شود. اما در روزهای آینده، با مطالعاتی که پیشبینی میکنند موارد ابتلا بدون کنترل افزایش خواهند یافت، این نیز بازخواهد گشت و گریبان دولت موودی را خواهد گرفت.
در نتیجه، شخصیتها شبیه اند، تاکتیکهای مقابله با همهگیری با برخی تفاوتهای ظاهری شبیه اند، و ترامپ، بولسونارو و موودی با هدایت کشورهای متبوع خود از راههای مختلف به یک جا رسیده اند- آنها سلاطین کووید هستند.
https://www.newsclick.in/COVID-19-Pandemic-Spread-Testing-US-Brazil-India-Trump-Modi-Bolsonaro
پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/4abyhepy