تارنگاشت عدالت – دورۀ سوم
دلائل پاسخ ضعیف آمریکا و پاسخ مؤثر چین به همهگیری کووید-۱۹ کدامند؟
برخی از چینستایان خوشبختی که در چین زندگی نمیکنند، به قول معروف «هم خدا را میخواهند و هم خرما را». از یک سو، از موفقیتهای الگوی چین در مهار و کنترل همهگیری کووید-۱۹ و تداوم چرخه تولید و روند رشد در آن کشور در شرایط همهگیری مینویسند، و از سوی دیگر همصدا با جریانات راست – مرکز به تبلیغات لیبرالی علیه ماسک، واکسن، قرنطینه، «رمزینه واکنش سریع» (QRcode) و محدودبت فردی و اجتماعی ضرور برای مهار همهگیری دامن میزنند.
دلائل پاسخ ضعیف آمریکا به همهگیری
۱- تفکیک قوا بین دولتهای فدرال، ایالتی، و محلی
۲- تفکیک قوا بین نهادهای مقننه، مجریه و قضائیه
۳- نابرابریهای نژادی و طبقاتی
۴- فرهنگی که فردگرایی را، حتا تا حد مخالفت با منافع اجتماعی یا جمعی، یک فضیلت میداند
۵- تأکید یکجانبه بر حقوق سیاسی و مدنی
۶- «فرهنگ اسلحه»: روحیه فردگرایی شدید، و نظامیگری
۷- «فرهنگ کتاب مقدس» و ضدیت با روشنفکری
۸- یک جامعه کثرتگرا بدون آگاهی مشترک یا اجماع
۹- دولت و رسانههایی که بجای تخفیف تنشهای اجتماعی آنها را تشدید میکنند
۱۰- نظام ارزشی که به سالمندان احترام نمیگذارد و به آنها حمایتهای ویژه نمیدهد
۱۱- ساختارهای خانوادگی که برای مقابله با کووید-۱۹ مناسب نیستند
۱۲- اوضاع اقتصادی نابسامان اقشار میانی و پایینی ایالات متحده
۱۳- عوامل فرهنگی دیگر، مانند مقاومت در برابر زدن ماسک به صورت و واکسنستیزی.
مطمئناً، علاوه بر فهرست بالا دلائل دیگری نیز وجود دارند. همه این دلائل نشان میدهند که پاسخ ضعیف آمریکا به همهگیری نتیجه ترکیبی از عوامل سیاسی، حقوقی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و غیره است.
آمریکا نمیتواند فاصلهگذاری سختگیرانه، قرنطینه کل شهرها، یا محدودیتها بر مسافرت بین ایالتی را مدیریت کند. به دلیل پافشاری بخشهایی از جامعه بر حراست از حریم خصوصی، استفاده از «رمزینه واکنش سریع» (QRcode) بر روی تلفنهای همراه کلاً غیرممکن است. در جامعه گستردهای که عمدتاً با فردگرایی و ضدروشنفکری هدایت میشود مشکل بتوان از مدیریت متمرکز همهگیری سخن گفت.
مقابله با یک همهگیری نه به لابیگری یا عمل یک رییسجمهور، بلکه به نظام بهداشت عمومی و پیشگیری کل یک کشور بستگی دارد، نظامی که از بالا تا پایین باید بصورت واحد و هماهنگ حرکت کند. آتوریته عمومی باید بطور جامع، موثر، و پیوسته سیاستها را (بطرزی که هر یک از مناطق نتوانند سیاستهای خودشان را داشته باشند) اجرا نماید، و همچنین به هیچ سطح قضایی اجازه ندهد در هیچ سطحی از دولت مداخله نماید. در تعادل بین شهروند و جامعه، تدارکات برای واگذاری حقوق به جمع باید مطلقاً مهیا باشد. در این زمانها «حقوق سیاسی و مدنی» نباید تقدم داشته باشند.
آمریکا پس از دو سال همچنان بیشترین تعداد مبتلایان به کووید-۱۹ را دارد. در عینحال، در چین از زمانی که ویروس در ووهان درهم کوبيده شد، دولت صرفاً مجبور بوده شیوع محلی در مقیاس کوچک را مهار نماید. مارتین وولف در ۳۱ مارس در فایننشال تایمز نوشت که چین «در به تحت کنترل آوردن ویروس در هوبئی و جلوگیری از اشاعه آن در سراسر چین موفق بوده است.» یک شیوع سراسری هرگز در چین وجود نداشت.»
در زمینه اقتصادی، در سه ماهه اول ۲۰۲۰، تولید ناخالص داخلی چین نسبت به سال پیش ۶٫۸ درصد کاهش یافت. به علت ریشهکن شدن انتقال داخلی ویروس بهبود اقتصادی سریع بوده است. تا سه ماهه دوم، تولید ناخالص داخلی چین در مقایسه با دوره مشابه در سال پیش، ۳٫۲ درصد افزایش یافت. پیشبینی سال ۲۰۲۰ صندوق بینالمللی که چین تتها اقتصاد بزرگی است که رشد مثبت را تجربه خواهد کرد، تحقق یافت؛ و تحقق «اولویت اقتصادی چین در سال۲۰۲۲» (برگردان ا. شیری) نیز محتمل است.
پرسش مهم این است که چگونه اقتصاد چین چنین سریع بازگشت؟ پاسخ چینستایان بسیار روشن است: ماهیت سوسیالیستی اقتصاد! پرسش دوم این است که آیا فاصلهگذاری سختگیرانه، قرنطینه کل شهرها، یا محدودیتها بر مسافرت بین مناطق، استفاده از «رمزینه واکنش سریع»، عدم رعایت حقوق سیاسی و مدنی لیبرالی و نقض آن حقوق و غیره در این موفقیت تأثیرگذار نبوده است؛ آیا سرمایهداری آمریکا نمیتواند، با حفظ روابط مالکانه کنونی در آن کشور، در یک بستر سیاسی، حقوقی، اجتماعی و فرهنگی مشابه چین، در مهار و کنترل همهگیری کووید-۱۹ و تداوم گردش چرخه تولید و توزیع به موفقیتهایی شبیه چین دست یابد؟
پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/2p8ujaab