تارنگاشت عدالت – دورۀ سوم

منبع: بررسی مسائل گوناگون ایران در سال ۱۳۵۸: پرسش و پاسخ دوره یکساله ۱۰-۱ (با چند مقاله و گفت‌وشنود)، صفحات ۲۹۴-۲۹۲

 

… و اما اکنون ببینیم که دوستان و دشمنان خلق افغانستان کیانند؟ دوستان خلق افغانستان عبارتند از اتحاد شوروی، کشورهای سوسالیستی مانند ویتنام، کوبا و … و تمام نیروهای مترقی جهان مانند کشورهای جبهه پایداری عرب، یعنی الجزایر، سوریه، لیبی، جنبش فلسطین، جنبش پولیساریو، یعنی همان دوستان واقعی انقلاب ایران. البته در این میان نیروهایی نیز هستند که تحولات افغانستان را مورد انتقاد قرار می‌دهند. مانند برخی از احزاب کمونیست اروپای غربی که ما مدت‌ها است به شیوه عمل آن‌ها انتقاد جدی داریم. به نظر ما، این نیروها در جهت سازشکاری و اپورتونیسم گام برمی‌دارند. در این زمینه، به عنوان مثال می‌توان از حزب کمونیست ایتالیا نام برد که مدت‌ها است در عرصه مسائل بین‌المللی گیج گیجی می‌خورد. این امر پدیده تازه‌ای نیست و مربوط به سال‌ها ۶۶ – ۱۹۶۵ به بعد است.

غیر از این‌ها، می‌توان از احزابی که با چین در ارتباط هستند نام برد که وضع آن‌ها نیز روشن است. تحولات اخیر افغانستان مانند انقلاب ایران ضربه سنگینی بر سیاست مشترک امپریالیسم آمریکا و چین وارد ساخته است. زیرا توطئه تبدیل افغانستان به یک شیلی جدید بدون شک توسط آمریکا و چین طرح‎ریزی شده و عامل اجرایی آن نیز پاکستان بوده است. به همین خاطر می‌بینیم که زوزه پاکستان در برابر تحولات اخیر افغانستان از همه بلندتر است و حق هم دارد. زیرا تحکیم جنبش انقلابی در افغانستان برای جنبش دمکراتیک پاکستان پشتیبان نیرومندی است که پایه‌های لرزان حکومت وابسته شبه آریامهری ضیاءالحق را لرزان‌تر می‌کند. از سوی دیگر می‌بینیم که هندوستان جریان افغانستان را تأیید می‌کند و ورود ارتش شوروی را، به دعوت دولتی که مستقل است و رسمیت دارد، کاملاً با قوانین بین‌المللی منطبق می‌داند.

در ایران نیز، در رابطه با این مسئله، چند جریان به چشم می‌خورد. یکی جریان آمریکایی، یعنی جریان ساواکی‌ها، هواداران رژیم شاه مخلوع و تمام گروه‌های وابسته ضدشوروی و تمام عناصری که در نتیجه سمتگیری اخیر انقلاب ایران علیه آمریکا تحت رهبری امام خمینی ناگزیر به سکوت شده بودند، مانند گروهک مائوئیستی سازمان انقلابی که مدتی خفه شده بود و به سبب جو شدید ضدآمریکایی نمی‌توانست شعار «مرگ بر آمریکا» را به شعار «مرگ بر شوروی» تبدیل کند، و اکنون به خاطر جریان افغانستان بار دیگر میدان عر و تیز یافته است. این‌ها گروه‌هایی هستند که می‌خواهند سمتگیری ستیز انقلاب ایران علیه آمریکا را تغییر دهند و آن‌را به سوی شوروی منحرف سازند مسلماً در ارتش نیز عناصری این تحریکات را دامن می‌زنند و جنجال به راه می‌اندازند تا موضع خود را پنهان دارند و بگویند: «آقا! شوروی با آمریکا ساخت.» همچنان که در روزنامه کیهان دیروز دیدیم و خواندیم که نوشته بودند: « شوروی افغانستان را گرفت و ایران را به آمریکا داد»!

اینگونه تحریکات که اخیراً با دامنه وسیعی آغاز شده و مسلماً در آینده شدیدتر خواهد شد، به نظر ما جز رسوایی چیزی به بار نخواهد آورد و با شکست کامل روبرو خواهد گشت. ما تنها از این تأسف می‌خوریم که بخشی از نیروهای راستین ضدامپریالیستی و به ویژه بخشی از روحانیت مبارز به علت علائق مذهبی در دام این تبلیغات افتاده و هنوز به واقعیت جریان افغانستان و آنچه در پشت پرده دود تبلیغات امپریالیستی در جریان است، پی نبرده‌اند. ولی ما اطمینان داریم که همه عناصر با حسن نیت به زودی درخواهند یافت که هیچ سازشی نمی‌تواند بر سر افغانستان، میان اتحاد شوروی و آمریکا صورت گرفته باشد. جریان افغانستان، سیلی محکمی است که از طرف نیروهای واقعاً ضدامپریالیستی افغانستان با کمک همه نیروهای مترقی جهان، بر گونه آمریکا نواخته شده است. افغانستان انقلابی، پشتیبان بسیار نیرومندی برای ایران، به ویژه در نبرد علیه آمریکا است. در اثر تحولات اخیر افغانستان، موضع ایران به معنی کامل تحکیم شده و برای همین است که امپریالیسم آمریکا، چنین به خشم آمده و بی‌قراری می‌کند و متحدین اروپایی خود را در ناتو وادار به اقداماتی علیه شوروی می‌کند. به اعتقاد ما، همه این مسائل به زودی روشن خواهد شد، و این کوشش‌های مذبوحانه امپریالیسم و مزدورانش در ایران و افغانستان، محکوم به شکست است. سرانجام زمستان به پایان خواهد رسید، بهار خواهد آمد و روسیاهی به جناب زغال خواهد ماند. سیاست ما، مانند همیشه این است که در برابر این قضایا پوزخند بزنیم و در برابر تمامی این تحریکات رنگارنگ و تازه به تازه مقاومت کنیم. پس،به طور خلاصه، به نظر ما جریان اخیر افغانستان سرکوبی یک توطئه امپریالیستی است که به سود خلق افغانستان، جنبش ضدامپریالیستی جهانی و نیز تحکیم موضع ضدامپریالیستی انقلاب ایران است و بدون تردید با گذشت زمان، روز به روز جنبه‌های مثبت آن آشکارتر خواهد شد.

گروه‌ها و عناصر با حسن نیتی نیز هستند که در یک جو منفی تبلیغاتی قرار گرفته‌اند و گاه بر خلاف میل خود به این بحث کشده می‌شوند و از بیم این‌که هواداران خود را از دست بدهند و با این‌که رقبایشان آن‌ها را از میدان به در کنند و یا به آن‌ها اتهام هواداری از شوروی بزنند و بگویند این‌ها مسلمان نیستند وگرنه از مسلمانان افغانستان پشتیبانی می‌کردند، در چاله چنین بحث‌هایی می‌افتند. به این ترتیب، از نظر ما تمام کسانی که این روزها در این سروصداها شرکت می‌کنند، با یک محک سنجیده نمی‌شوند. در میان این نیروها، از ضدانقلاب آمریکایی و ساواکی و دشمنان ملت ایران گرفته، تا نیروهای با حسن نیتی که می‌دانند این حریان به سود انقلاب ایران است، اما جو سیاسی موجود آن‌ها را علی‌رغم میل خود به موضعگیری نادرست در این زمینه وامی‌دارد، به چشم می‌خورند.

اما حزب ما همواره از این فرصات‌طلبی برکنار بوده است. ما همواره، در هر شرایطی، هر قدر هم برایمان دشوار بوده است، نظرات خود را گفته‌ایم و مورد حمله آن‌هایی قرار گرفته‌ایم که مانند شب پیش، از پنجره‌های طبقه اول ساختمان حزب ما، کوکتل مولوتف به داخل پرتاب کرده‌اند. البته آن‌ها باید بدانند که هرگز نخواهند توانست حزب توده ایران را با این فشفشه‌ها و بازیچه‌های کودکانه بترسانند و از میدان به در کنند.

پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/d8h6amym