تارنگاشت عدالت – دورۀ سوم
۸ مهر ۱۴۰۱
يکی از تاريکترين و غيرتودهایترين موارد فعاليت ناشران «نامه مردم» در دو دهه گذشته دنبالهروی آنها از سياست حزب کارگر نو و باند تونی بلر و چپهای «حقوق بشر»ی در قبال حمله امپرياليسم به عراق بود. آنها رأساً يا از زبان و قلم آقای سلام علی عضو رهبری حزب کمونيست عراق و نماينده آن حزب در لندن، تا حد تئوريزه کردن جنگهای امپرياليستی پيش رفتند، از فوايد مستقيم و جانبی آن جنگها برای انقلاب و انقلابيون قلمفرسايی نمودند، تودهایهای سرموضع را به چپروی و باقیماندن در دهه ۵۰ و ۶۰ قرن بيستم متهم کردند.
ناشران «نامه مردم» در ۱۶ تيرماه ۱۳۸۳، در شمارۀ ۶۹۰ آن نشريه در مقاله «انتقال قدرت و بحثی در باره سمت و سوی تحولات در عراق» نوشتند: «نگرش به تحولات عراق در ابتدای قرن ٢١ ميلادی را نميتوان از دريچۀ بينش سالهای بين دو جنگ جهانی که استعمارگران به دلخواه خود نقشههای جغرافيای سياسی را ترسيم میکردند و يا ديد سالهای ٧٠ ميلادی و اوج مبارزات ضداستعماری انجام داد. تحولات سياسی دو دهۀ گذشته و تغييرات پايهای که در تناسب قوای بينالمللی پديد آمده است مهر خود را بر تحولات خاورميانه بر جای گذاشته است… واقعيت اينست که مبارزه انقلابی و تحولگرانه در ابتدای هزاره سوم بسيار پيچيده و دشوارتر از دهه ٦٠ و ٧٠ و ٨٠ قرن گذشته ميلادی است. در چنين دورهای بايد از شعارهای بیمحتوا و «آتشين» که پايه در ارزيابي عينی از تناسب قوا و درجه آمادگي توده ها ندارد، پرهيز کرد. ضروری است که بر پايه برخوردی واقعگرا در قبال تحولات، موضعگيریهايی را اتخاذ کرد که مطمئناً مهر شرايط مشخص دوره تاريخی کنونی را بر خود دارد. فقط چنين مبارزاتی میتوانند بر گردش سريع و پيچيده تاريخ مهر خود را بزنند و خود را به مثابه سازندگان تاريخ، عرصه کنند.»
بنابهگزارش خبرنگار «مورنينگاستار» که در ۲۰ آوريل ۲۰۰۴ مصاحبهای با سلام علی نماينده حزب کمونيست عراق در انگلستان را تحت عنوان «ما به حمايت نياز داريم نه به موعظه» منتشر کرد. سلام علی در پاسخ به انتقادات جنبش جهانی صلح از سياست جاری آن حزب پيام ساده زير را برای جنبش ضدجنگ فرستاد: «مردم عراق برای اداره امور خود به موعظه احتياج ندارند. مردم با تجربه تلخ خود، دشمنانشان را خوب میشناسند. بعضی از تحليلگران چپ- من تصور نمیكنم عمداً- اين گمان را ايجاد ميكنند كه بعضیها میخواهند ديكته و موعظه كنند. ما به موعظه احتياجی نداريم.»
رفيق اندرو موری، مسئول «ائتلاف جنگ را متوقف کنید» طی سخنانی تحت عنوان «امپرياليسم و جنگ» که در سالگرد درگذشت کارل مارکس، بنيانگذار سوسياليسم علمی در «های گيت» لندن ايراد کرد، در نقد سیاست رهبری حزب کمونیست عراق و امثال ناشران «نامه مردم» از جمله گفت:
آيا ما معتقديم اشغال عراق – مرکزیترين موضوع در مبارزه جهانی امروز- کاملاً فاقد مشروعيت است و بايد فوراً خاتمه يابد؟ يا معتقديم سازمان ملل به آن مشروعيت بخشيده و بايد در نقطهای در آينده، زمانی که شرايط سياسی عراق مناسبتر به نظر برسد، خاتمه يابد؟ در عمل، احزاب کمونيست در پس استتار لفظی، مواضع مختلفی در اين مورد دارند. اين نظرات را نمیتوان با هم آشتی داد. اين يا آن نظر، منافع انترناسيوناليستی طبقه کارگر را تأمين میکند.
ما بايد بگوييم که «جنگ برای دمکراسی» تحت لوای امپرياليسم يک تناقض لغوی است. امپرياليسم ماهيتاً ضد – دمکراسی است.
با اين وجود، يک موضع رويزيونيستی وجود دارد که خواست دمکراسی – آرزوی مشروع همه مردم در همه جا – را در مقابل خواست مبارزه برای رهايی از امپرياليسم قرار میدهد. هيچگاه در تاريخ ما، اين دو خواست اين چنين به هم وابسته نبودهاند. ما بايد ماهيت طبقاتی دمکراسی را به آن برگردانيم – دمکراسی برای چه کسانی؟ – و بگوييم آنهايی که انتظار دارند امپرياليسم در عراق يا جاهای ديگر دمکراسی برقرار کند، دير يا زود با يأس روبرو خواهند شد، يا شايد چيزی بدتر از يأس.
سؤال ديگری که در جنگ امپرياليستی کنونی زيرکانه مطرح میشود، نوعی از مشکل آشنای اکونوميسم امپرياليستی است که لنين در جريان جنگ جهانی اول صريحاً با آن مبارزه کرد. اکونوميسم امپرياليستی در شکل معاصر خود، خواستهای اجتماعی را در مقابل مبارزه ملی و ضدامپرياليستی قرار میدهد. اکونوميسم امپرياليستی کارزار عليه امپرياليسم را به سطح خواست حقوق سنديکايی تنزل میدهد، و بر حل مشکلات اقتصادی بدون طرح وظايف اساسی رهايی ملی – دمکراتيک، اصرار میورزد.
ماهيت اوضاع عراق چيست؟ حزب کمونيست عراق آن را به خوبی توصيف کرده است: «امپرياليستهای انگليسی – آمريکايی که کشور ما را اشغال کرده اند و با همدستی مشتی خائن به ملت، استقلالمان را از ما گرفته اند، امروزه ديوانهوارتر از هر زمان ديگری در صدد تبديل کشور ما به يک پايگاه جنگی هستند.» افسوس که اين بيانيه نه اخيراً، بلکه در سال ۱٩۵۴ صادر شد، گرچه امروز نيز اهميت کامل خود را حفظ کرده است.
رهبری حزب کمونیست عراق، با سکوت در برابر حملات امپریالیسم-صهیونیسم و عوامل آن در اقلیم کردستان عراق، از امضای «بیانیه احزاب کمونیست و کارگری علیه حمله نظامی امپریالیستی به سوریه»، مورخ ۲۹ اوت ۲۰۱۳ امتناع نمود. و اکنون…
***
اخبار روز
جمعه، ۸ مهر ۱۴۰۱
حزب کمونیست عراق: حملات وحشیانه پی درپی علیه عراق ازسوی کشورهای همسایه را متوقف کنید
حزب کمونیست عراق حملات مسلحانه پی درپی ترکیه و ایران علیه شهرها و شهرکهای منطقه کردستان عراق را محکوم کرده است.
رفیق علی صاحب، عضو هیئتسیاسی حزب، در اظهاراتی که در طریقالشعب (راه خلق) روزنامه حزب منتشرشد اعلام کرد که حملات پی درپی بر بهانههای واهی بنا شدهاند و نقض آشکار حق حاکمیت ملی عراق هستند. او افزود که حملات ایرانیها در زمانی به جانباختن و زخمی شدن و نیز سبب وحشت شهروندان بی دفاع شده است، که دولت عراق برای متوقف کردن این حملات جبونانه قادربه اقدامی نیست.
دربمباران روز چهارشنبهی ایران در منطقه کردستان سیزده نفر کشته و ۵۸ نفر زخمی شدهاند. این حمله با زخمی کردن کودکان و زنان روی تعدادی از مدارس کودکان و نیز افراد غیرنظامی تاثیر داشته و سبب خسارات سنگینی شده است.
صاحب خاطرنشان کرد که ” هدف ادامهی حملات به خاک عراق انحراف توجه افکارعمومی از رخدادهایی است که در داخل ایران میگذرد، و تلاشی برای صادرکردن مشکلات ایران به خارج ازکشوراست.”
او اضافه کرد” ضمن محکوم و تقبیح حملات پی درپی ایرانی و ترکی، که آخرین آن صبح روزچهارشنبه ۲۸ سپتامبر(۶ مهر۱۴۰۱) رخ داد، تاکید میکنیم که وظیفه دولت حفظ و دفاع از حقحاکمیت کشور و امنیت مردم است. دولت باید اقدامات محکمی اتخاذ کند و تنها به محکوم کردن و فراخواندن سفرای ترکیه و ایران و تسلیم یادداشت اعتراض بسنده نکند.
او همچنین مقامات مربوطه را به پایان دادن به تکرار این حملات وحشیانه، به وادار کردن ترکیه به برچیدن پایگاه نظامی خود از خاک عراق و دعوت از جامعه جهانی به محکوم کردن تجاوز رسوای جدید فراخواند.
رفیق علی صاحب در بیانیه خود همدردی حزب کمونیست عراق با خانواده های قربانیان حمله خائنانه اخیر را تکرار و از مقامات عراق درخواست کرد به درمان زخمی ها سرعت دهند و اقداماتی را برای پرداخت جبران به آنها و خانواده های جانباختگان اتخاذ نمایند.
منبع: سولیدنت – برگردان: هاتف رحمانی
پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/4dfezh5b