تارنگاشت عدالت – دورۀ سوم
منبع: صدای مردم، نشریه حزب کمونیست کانادا
۲۵ ژانویه ۲۰۲۳
رهبری سندیکایی برای مبارزه طبقاتی یا برای سوداگری؟ WFTU در مقابل ITUC
با نزدیک شدن به پایان سال ۲۰۲۲، کارگران سراسر جهان پیامهای پایان سال را از دو فدراسیون بینالمللی اصلی اتحادیههای کارگری، فدراسیون جهانی اتحادیههای کارگری (WFTU) و کنفدراسیون بینالمللی اتحادیههای کارگری (ITUC) دریافت کردند. محتوای پیامها به شدت با یکدیگر متفاوت بود و رویکردهای کاملاً متضاد به رهبری سندیکا در سطح جهانی را آشکار مینمود.
فدراسیون جهانی اتحادیههای کارگری دارای جهتگیری طبقاتی، از سال ۲۰۲۲ به عنوان سال مبارزات مهم برای طبقه کارگر جهانی صحبت کرد و این مبارزات را در چهارچوب «تشدید رقابت امپریالیستی برای کنترل منابع و بازارهای جهانی» قرار داد. اتحادیه مرکزی که در سال ۱۹۴۵ تأسیس شد، به بسیاری از تجاوزات امپریالیستی از جمله جنگها و تحریمها، به طور مشخص به جنگ در اوکرایین، به عنوان یک تحول بسیار خطرناک اشاره کرد که «حق مسلم مردم را برای زندگی در صلح تضعیف میکند، و در عینحال پیامدهای جدی داشته و بر شرایط زندگی طبقه کارگر در سطح جهان تأثیر میگذارد.»
فدراسیون جهانی اتحادیههای کارگری خاطرنشان نمود که این افزایش نظامیگری و تجاوزگری نشانه یک بحران جدید سرمایهداری است که سرمایه انحصاری از کارگران انتظار دارد هزینه آن را – از طریق قیمتهای بالاتر، کاهش دستمزدها، کاهش حقوق بازنشستگی- بپردازند. وظیفه جنبش کارگری این است که به نمایندگی از همه زحمتکشان با این تهاجم مقابله کند.
«در ماههای گذشته، این مبارزات و بسیج اتحادیههای کارگری بود که سد راه سیاستهای ضد مردمی شد که کارگران را بیصدا و مطیع میخواست. در موارد بیشماری، هزاران کارگر به خیابانها آمدند، به همه نیرو و خوشبینی دادند تا فضای ترس، ارعاب و سرکوب را بشکنند. برای مراقبتهای بهداشتی رایگان و فراگیر برای همه، احترام به و اجرای آزادیهای دموکراتیک و صنفی، افزایش فوری دستمزدها و مستمریها، حمایت از قدرت خرید کارگران و استانداردهای زندگی، و برای تامین منافع مردم مبارزه کنند.»
در مقابل این پیام تهیجی و رزمی، پیام پایان سال کنفدراسیون بینالمللی اتحادیههای کارگری یک خواهش سست برای ترحم بود. پیام به مبارزات کارگران و اتحادیهها در سراسر جهان اشاره نکرد، یا یک تحلیل طبقاتی از شرایط اقتصادی و سیاسی در حال تغییر ارائه ننمود، یا متعهد به رهبری مبارزه برای بهبود شرایط کار و زندگی نشد. بجای آن، تعلیق لوکا ویسنتینی، دبیرکل تازه منتخب خود را که در اوایل دسامبر در بلژیک به اتهام دریافت رشوه از قطر در ازای لابیگری با مقامات سیاسی و اقتصادی اتحادیه اروپا، دستگیر شده بود، و یک ممیزی مستقل بیرونی از امور مالی اتحادیه مرکزی و ایجاد یک کمیسیون ویژه برای بررسی شرایط پیرامون اتهامات فساد امور مالی را اعلام کرد.
اقدامات غیرقانونی رهبران منفرد لزوماً نباید کل سازمان را لکهدار کند. اما در مورد ITUC، بخش زیادی از سال ۲۰۲۲ (پیش از انتخاب ویسنتینی به عنوان دبیرکل) را صرف انتشار و تبلیغ بیانیههایی کرده بود که عمدتاً در رابطه با جام جهانی فوتبال به نفع دولت قطر بود. بنابراین، در حالی که بسیاری از سازمانهای کارگری، از جمله WFTU و «فدراسیون سراسری اتحادیههای کارگری پاکستان»، مرگ هزاران کارگر مهاجر را که در حال ساختن تآسیسات جام جهانی بودند، و همچنین ستم دولتی به حقوق اولیه زنان، دیگرباشان+ مردم را محکوم کردند، ITUC با صدای بلند اعلام کرد که «قوانین کار قطر پایه و اساس یک جام جهانی با حقوق کارگران را تعیین میکند.»
تصور اینکه یک اتحادیه چگونه میتواند «حقوق کارگران» جام جهانی را جشن بگیرد که تدارک آن به قیمت جان هزاران کارگر تمام شد، دشوار است. مرتبط نمودن رئیس این سازمان با رسوایی رشوه و فساد، که به نظر میرسد هدف آن صراحتاً سرپوش گذاشتن بر جرائم ضد کارگری است، صرفاً تزئینات روی یک کیک کاملاً گندیده است.
شایان ذکر است که، ITUC در سال ۱۹۴۹ با نام «کنفدراسیون بینالمللی اتحادیههای کارگری آزاد» (ICFTU) برای مخالفت با WFTU و مبارزه طبقاتی آن تأسیس شد. بسیاری از اتحادیههایی که WFTU را ترک کردند و ICTFU را تشکیل دادند، دلیل خود را حمایت WFTU از کشورهای سوسیالیستی اعلام کردند.
اینجا دوباره، تصور اینکه یک نهاد سندیکایی چگونه میتواند اساساً با یک نظام اجتماعی مبتنی بر حکومت طبقه کارگر مخالفت کند، و اعضای خود را با «فضیلتهای» امپریالیسم مورد حمله ایدئولوژیک قرار دهد، دشوار است. بخشی از پاسخ در خاطرات فیلیپ ایجی، مامور سابق «سیا»، نهفته است، که در سال ۱۹۷۵ نوشت ICFTU «برای مخالفت با فدراسیون جهانی اتحادیههای کارگری بوسیله “سیا” تأسیس شد و کنترل میشود.»
بنابراین، ITUC در حالیکه مذبوحانه سعی دارد از رهبران مشخصی فاصله بگیرد، و در عین حال استراتژی کلی خود را برای همکاری با روسا و دولت سرمایهداری حفظ کند وارد سال ۲۰۲۳ میشود. این یک رویکرد رهبری «سندیکایی سوداگر» است که باعث ایجاد سرخوردگی و عدم مشارکت در میان کارگران میشود؛ و این دیدگاه را تقویت میکند که کل رهبری برای خود کار میکند و حتا فاسد است و امکان ایجاد یک مبارزه تودهای برای تغییر رادیکال و بنیادی وجود ندارد.
از دیگر سو، WFTU مجموعهای از اولویتها را، که مبارزه طبقاتی جهانی را گسترش میدهد و تقویت میکند، برای سال نو تعیین کرده است:
– تداوم سازماندهی کارگران در جنبش اتحادیههای کارگری دارای سمتگیری طبقاتی؛
– هماهنگ کردن اقدامات و مبارزات کارگری در سراسر جهان و ارائه اطلاعات و ابزارهایی برای تدارک بهتر و مؤثرتر این مبارزات؛
– تعمیق نقش خود در سازمانهای بینالمللی مانند سازمان بینالمللی کار، برای نمایندگی کردن بیشتر مطالبات و منافع طبقه کارگر؛
– برای ایجاد مبارزه علیه همه اشکال تبعیض، به ویژه نسبت زنان کارگر و کارگران جوان؛
– مبارزه برای محیط کار ایمن و سالم برای همه کارگران، از جمله توسعه انسانی پایدار و عدالت اقلیمی.
این یک رویکرد مبارزه طبقاتی به رهبری است که کارگران را در تمام مبارزاتشان، چه در محل کار، چه در جامعه و چه در سطح بینالمللی، درک، حمایت و درگیر میکند. به جای اینکه منافع انحصارها را برای کارگران نمایندگی کند، به کارگران کمک میکند تا درک کنند که استثمار سرمایهداری پایه سختیهای آنها، برای شکاف گسترده بین غنی و فقیر، برای تخریب محیطزیست و بحران اقلیمی، برای نظامیگری و جنگ است. و این یک رویکرد رهبری است که کارگران را سازماندهی و بسیج میکند تا از منافع خود دفاع کنند و تغییر اساسی را به دست آورند.
جنبش کارگری در کانادا – از جمله «کنگره کار کانادا» و فدراسیونهای کارگری کبک – عضو ITUC هستند. اعضای آنها در حال حاضر از مزایای رهبری مبارزات طبقاتی WFTU برخوردار نیستند. اما کارگران در کانادا میتوانند از رفقای خود در WFTU بیاموزند و با ترکیب این درسها با تجربه خود، برای تقویت جنبش کارگری در اینجا سازماندهی کنند. یک نقطه شروع کلیدی تحریک اتحادیههای کارگری در کانادا برای درخواست اخراج ویسنتینی، و مخالفت فعالانه با سازمانهای امپریالیستی مانند ناتو و «موقوفه ملی برای دموکراسی» (و شریک کارگری آن، «مرکز همبستگی») است.
بنیادیتر از آن، کارگران در کانادا به دموکراتیک کردن تشکلهای سندیکایی خود، ایجاد همبستگی بینالمللی طبقه کارگر، پیگیری سیاستهای مبارزه طبقاتی اتحاد اجتماعی، و سمتگیری حول یک برنامه سیاسی رادیکال و مستقل برای کارگران نیاز دارند. در این روند، آنها میتوانند یک جنبش سندیکایی با پایههای قوی و رهبری را برای پیش بردن مبارز طبقاتی بوجود آورند.