تارنگاشت عدالت – دورۀ سوم

چند ساعت پس از انتشار دو اعلامیه «پیام همبستگی WFTU با مردم سوریه» و «پیام سال نو ۲۰۲۲ فدراسیون جهانی اتحادیه‌های کارگری» در «عدالت»، شاهد انتشار آن‌ها در «صدای مردم» پرتال خبری وابسته به «نامه مردم» بودیم.

ما، به مثابه هواداران و علاقمندان دیرین فدراسیون جهانی اتحادیه‌های کارگری، طی دو دهه گذشته، و به ویژه پس از برگزاری کنگره ۱۶ آن در هاوانا پس از انحلال اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، همبستگی با این تشکل کارگری جهانی طبقه-محور را در صدر فعالیت‌های خود قرار داده و صدها اعلامیه، بیانیه، و تحلیل آن را به فارسی ترجمه و منتشر کرده‌ایم. و در این راه، هدف حملات ناجوانمردانه و غیراخلاقی، حتا از جانب برخی از همکاران پیشین خود در دورۀ اول انتشار «عدالت» که اکنون در سایت دیگری نماد و پیوند WFTU را در سایت خود قرار داده‌اند، اما هیج خبر، گزارش و اعلامیه‌ای از آن منتشر نمی‌کنند، قرار گرفتیم.

در زیر یک مورد از این حملات که دست‎‌پخت مشترک نویسنده آن با جمشید احمدی (نوید شمالی – جمشید اتحادیه) از «نامه مردم» و یکی از همکاران پیشین ما است بازانتشار می‌یابد.

***

کارآنلاين

صادق کار

 

تراژدی تسلط سرخ‌های ضد امپریالیست بر فدراسیون سندیکای جهانی

زمانی که اسالوها و سندیکای واحد، زرد و محجوب‌ها و شوراهای اسلامی سرخ می شوند

در سال گذشته صدها اعتصاب و اعتراض کارگری در ایران رخ دادە است، آیا حتی در یکی از این اعتصابات رد و نشانی از شوراهای اسلامی و خانه کارگر دیدە می‌شود؟

 

خبر گزاری «ایلنا » امروز، به نقل از محمد حمزەای مسول روابط بین المللی خانه کارگر جمهوری اسلامی از ورود آقای علیرضا محجوب، دبیر کل خانه کارگر جمهوری اسلامی به شورای رهبری فد راسیون جهانی سندیکا ها ی کارگری ( وی اف تی یو) خبر داد. ایلنا به نقل از محمد حمزەای، شخصی که قبلاً در شرکت واحد اتوبوسرانی تهران کارمند بوده و سال‌ها پیش باز نشسته شده و پس از تشکیل سندیکای کارگران واحد برای یاری‌رسانی به از میان برداشتن سندیکا واحد دوباره به صحنه آورده شده است نوشت: «در این کنگرخ جورج ماوریکوس به عنوان دبیر کل، شعبان عزوز به عنوان رییس و علی رضا محجوب دبیر کل خانه کارگر ایران به عنوان عضو هیأت رییسه WFTU به مدت ۵ سال انتخاب شدند.

حمزه‌ای گفت: در این کنگرخ بیش‌تر کشورها حرکت‌های امپریالیستی امریکا در سراسر جهان را محکوم کردند.»

البته قبل از این نیز، هم خبرگزاری «ایلنا» و هم یکی از سایت‌های طرفداررژیم کودتایی حاکم که در خارج از کشور منتشر می‌شود و بنام «عدالت» و مبارزه با امپریالیست سندیکاهای مستقل ، جنبش سبز و احزاب و سازمان‌های مدافع جنبش کارگری و جنبش سبز را آماج حملات خویش قرار می‌دهد و در این راه دست کودتاچیان عدالت و آزادی‌ستیز را از پشت بسته است، با ذوق و شوق زایدالو صفی خبر پذیرش خانه کارگر به عضویت «فدراسیون ضد امپریالیستی» را اعلام کرده بود، اما انتشار خبر عضویت محجوب در رهبری این سازمان کارگری جهانی تا به امروز پنهان مانده بود. تارنگار «عدالت» در مطالبی کە بدین مناسبت منتشر کرد، ضمن دفاع سرسختانه از پذیرش خانه کارگر بە عضویت (وی اف تی ئو ) با لحنی پرخاشگرانه کمیسیون ارتباطات سندیکایی ایران، «نامه مردم» و آقای جمشید اتحادیه [جمشید احمدی نوید شمالی- عدالت] یکی از همکاران دیرینه کمیسون ارتباط سندیکایی ایران را کە تلاش فراوانی برای قانع کردن رهبری فدراسیون و احزاب چپ و کارگری برای دفاع از جنبش واقعی سندیکایی ایران و جنبش دمکراتیک مردم ایران و افشا ماهیت رهبری خانه کارگر بعمل آورده است را مورد حمله و تهمت قرار داد، سندیکاهای مستقل را «زرد خواند» و کمیسیون ارتباطات سندیکای ایران را بدون ارایه هرگونه مدرکی، متهم به گرفتن کمک مالی از سندیکاهای زرد برای رفتن به کنگرە ١۶ فدراسیون سندیکای جهانی نمود. البته این نخستین بار نیست که این سایت حامی رژیم ضد امپریالیست احمدی‌نژاد کمیسیون ارتباطات سندیکای را با همان سبک و سیاق رایج در میان سران استبداد و ارتجاع حاکم مورد اتهام قرار می‌دهد.

این سایت از زمان پایان کنگره ۱۶ این کنفدراسیون، پس از آن‌که شورای اجرایی کمیسون ارتباطات سندیکایی ایران که در کنگره حضور داشت با تلاش‌های ادیب میرو نماینده سندیکاهای دولتی سوریه و نمایندگان چند سندیکای دولتی دیگر، که متاسفانه معلوم نیست به چه دلیل و از کدام طریق به رهبری کنفدراسیون راه یافته‌اند، به شدت مقابله کرد و مانع طرح عضویت خانه کارگر در کنگره ١۶ گردید، آغاز شد. لازم به یادآوری است که برخلاف اتهامات دروغین نویسنده مقاله تارنگار«عدالت» کمیسیون ارتباطات سندیکایی ایران تمام هزینه‌های سفر اعضای خود به کنگره را از صندوق مالی، کمیسیون که توسط اعضا و فعالین مرتبط با کمیسیون جمع‌آوری می‌شود پرداخت نموده و نه دولت کوبا و نه سندیکاهای زرد خوانده، توسط نویسنده دروغ‌گو هیچ‌گونه کمکی به کمیسیون سندیکایی ایران نکرده و نمی‌کنند. تنها کمکی که تا کنون به کمیسیون شده است، دفتر کوچکی در مرکز سندیکای (ث ژ ت ) فرانسه بوده است.

کمیسون ارتباطات سندیکایی ایران که از طریق یکی از اعضا شورای رهبری فدراسیون در جریان لابگیری سوری‌ها و ارتباطات آن‌ها با محجوب و واسطه‌گری برخی از چپ‌های ایرانی، به قول خودشان ضدامپریالیست برای تخریب کمیسیون ارتباطات سندیکایی ایران و رهبران سندیکایی مستقل قرار داشت، اما با این‌حال بدلایل مختلف مایل به برخورد علنی با این تلاش‌ها نبود و کوشش می‌کرد با تهیه و ارایه اسناد و مدارک واقعی و مشورت با رهبران سندیکایی بجای رویارویی با این افراد، که مایل به مطرح کردن خود بودند، با فرستادن این اسناد و ملاقات با رهبری فدراسیون و فدراسیون‌های ملی چند کشور که براستی فدراسیون‌های کارگری مستقل از دولت‌هایشان هستند، تبلیغات به واقع ضدکارگری این افراد را خنثی کنند. اما متاسفانه حضور ادیب میرو و شعبان عزور در شورای رهبری فدراسیون که هر دو نیز، سوری هستند و نقش‌های کلیدی، مسول مالی و ریاست شورا را به عهده داشتند، سبب می‌شد که اطلاعات ارسالی کمیسیون توسط آن‌ها گم و گور شود و در اختیار سایر اعضا شورای رهبری قرار نگیرد. این امر زمانی برای ما مسجل شد که در نخستین ملاقاتی که اندکی بعد از کنگره ١۶ با دبیر کل و دو نفر دیگر از اعضای رهبری در آتن داشتیم متوجه شدیم که تقاضای سه تشکل سندیکایی ایرانی برای پیوستن به فدراسیون که از طریق نمایندگان کمیسیون ارتباطات سندیکایی ایران تسلیم دبیرخانه و هییت رییسه کنگره شده بود بکلی مفقود گردیده بطوری که دبیرکل نیز از آن بی‌خبر بود. این درحالی بود که ما این تقاضاها را که توسط همکاران کمیسیون به زبان‌های، فرانسه و انگلیسی ترجمه شده بود، برای اطمینان بیش‌تر در دو نوبت، آغاز و پایان کنگره در اختیار آن‌ها قرار داده بودیم.

پس از شکست نمایندگان سندیکاهای دولتی به رهبری ادیب میرو برای تصویب عضویت خانه کارگر، ما نمایندگان کمیسیون ارتباطات که دریافته بودیم تلاش‌های سندیکاهای دولتی برای تدارک عضویت خانه کارگر افزایش یافته و ادیب میرو چند بار به ایران سفر کرده و با محجوب و برخی مقامات دولتی ملاقات کرده و زمینه سفر دبیرکل فدراسیون نیز فراهم شده، ما نیز تصمیم گرفتیم که با دبیر کل ملاقات کنیم و او را از اینکار بر حذر داریم.

در این ملاقات آقای جرج ماکاریوس یونانی، دبیرکل جدید فدراسیون که بجای آقای ژریکوف روسی در کنگره ١۶ انتخاب شده بود، و معاون و منشی او رفتار بسیار صمیمانه‌ای داشتند. ما در این ملاقات مقدار زیادی اسناد راجع به وضعیت جنبش کارگری و بخصوص سوابق عملکرد خانه کارگر، ترجمه بخشی از اساسنامه این تشکل حکومت ساخته، رفتار سرکوبگرانه دولت احمدی‌نژاد با فعالین کارگری، تصمیم دولت برای حذف مواد حمایتی موجود در قانون کار، دو برابر شدن وارادات، تعطیلی و رکود در بنگاه‌های تولیدی، بیکاری و تورم و رابطه ویژه وزیر کار با فقه‌های شورای نگهبان و موتلفه، شرکت رهبران خانه کارگر در سرکوب جنبش کارگری، و ماجرای بریدن زبان منصور اسالو توسط حسن صادقی معاون خانه کارگر را که با خود برده بودیم در اختیار آن‌ها قرار دادیم و در طول این ملاقات سه ساعته به سوالات آن‌ها نیز پاسخ دادیم.

بعد از این ملاقات در گردش ۲ ساعته‌ای که با معاون فدراسیون داشتیم تقریباً در مورد مسایل مختلف گفتگو کردیم. تصور و ارزیابی ما بعد از این ملاقات این بود که آن‌ها را توانسته‌ایم مجاب کنیم که به این دام خطرناک و آبرو برباد دهنده نیفتند. ما بارها قبل از کنگره ١۶ در پراک و ژنو با آقای ژریکوف و چند نفر از اعضای اروپایی شورای رهبری ملاقات کرده بودیم و هر بار موفق شده بودیم از افتادن فدراسیون به دام پذیرش خانه کارگر جلوگیری کنیم. دبیر کل سابق که از میزان مخالفت و حساسیت ما نسبت به نماینده دولت سوریه آگاهی داشت در دو نوبت ملاقاتی که با او داشتیم از آوردن ادیب میرو به این ملاقت‌ها خوداری می‌کرد و در هر دو ملاقات نمایندگان اروپایی را با خود می‌آورد. یکی از این نماینگان که لهستانی‌الاصل بود، بر خلاف ادیب میرو که با بغض کینه غیرقابل پنهانی به ما نگاه و برخورد می‌کرد، انصافاً از هر لحاظ شخص درست کار و منصفی بود و روابط بسیار صمیمانه‌ای با ما داشت. او انسانی بود که عمیقاً به منافع کارگران و استقلال کامل سندیکاها از دولت‌ها معتقد بود و بە فعالیت‌های سندیکائی که دوباره در ایران از سر گرفته شده بود، نظر مثبت داشت و در تمام موارد از نقطه نظرات ما حمایت می‌کرد.

ما با این تصور خوشبینانه، پس از ملاقات و پذیرای صمیمانه‌ای که از ما در آنجا صورت گرفت آتن را ترک کردیم. اما ۲ ماه بعد از این ملاقات مطلع شدیم که دبیرکل فدراسیون به اتفاق ادیب میرو به تهران سفر کرده و خانه کارگر با همکاری و مساعدت ادیب میرو با صحنه‌سازیی‌های از پیش طرح‌ریزی شده، دبیرکل را به جلسه تعاونی‌های کارگری در اتحادیه امکان، که روحشان از ماجرا بی‌خبر بوده برده و با همدستی چند نفر از کار گماشتگان محجوب که از قبل در جریان ماجرا قرار گرفته بودند، نمایندگان تعاونی‌ها را بعنوان نمایندگان خانه کارگر معرفی کرده است. این در حالی است که در سال‌های اخیر حتی برخی از سران خانه کارگر خود به تعطیل و منحل شدن شوراهای اسلامی و کاهش تعداد شوراها اعتراف کرده‌اند. علاوخ بر آن بسیاری از شوراهای اسلامی نیز سال‌ها است کە دیگر نخ تعلق خاطری به خانە کارگر دارند و نه از رهبری خانه کارگر تبعیت می‌کنند و نه خود را عضو خانه کارگر می‌دانند. اگر واقعاً تشکیلات کارگری بنام خانه کارگر موجودیت دارد، پس چگونه است کە در واحد‌های تولیدی و خدماتی مانند شرکت واحد، نیشکر هفت تپه و غیره اکثریت قریب به اتفاق کارگران به محض این‌که موضوع تشکیل سندیکا مطرح می‌شود به عضویت سندیکا در می‌آیند. در سال گذشته صدها اعتصاب و اعتراض کارگری در ایران رخ داده است، آیا حتی در یکی از این اعتصابات رد و نشانی از شوراهای اسلامی و خانه کارگر دیده می‌شود؟ تنها خبری که از شوراهای اسلامی در دست است این است ۳ نفر آن‌ها عضو شورای اسلامی کار هستند و نتیجه زحماتشان برای کارگران تسلیم شدن در مقابل ۹ درصد افزایش دستمزد است که آنهم بیش‌تر نتیجه آینده‌نگری و منفعت اندیشی برخی از نمایندگان کارفرمایان در شورای عالی کار بوده است. این‌که آقای محجوب بلافاصله پس از برگشت از کنگره فدراسیون جهانی سندیکایی به ناگهان مدعی می‌شود که در سال گذشتە ۲۰۰ هزار نفر به اعضا خانه کارگر افزوده شده درست همانقدر حقیقت می‌تواند داشته باشد و مورد قبول واقع گردد که ادعای احمدی‌نژاد مبنی بر ایجاد ۶٫۱ میلیون اشتغال در سال گذشته و کنفدراسیون شدن یک شبه و غیبی خانه کارگر. اما این ادعا نشان می‌دهد که محجوب برای قانع کردن شورای رهبری فدراسیون باید دروغ‌های شاخداری به آن‌ها گفته باشد، که بلافاصله بعد از برگشت در حالی که این همه معضل و مشکل گریبان کارگران را گرفته است، همه آن‌ها را فراموش کند و به این مسئله بپردازد.

او واقعا شارلاتان کم نظیری است. اما کدام شارلاتان را می‌شود سراغ گرفت که دیر یا زود مچش در برابر مردم باز و رسوا نشده باشد؟ درست است که رهبری فدراسیون سندیکایی به خاطر نفوذ اعضا اتحادیه‌های کارگری دولتی و سیطره گرایش به‌اصطلاح ضدامپریالیستی حمایت از برخی رژیم‌ها و نهادهای دیکتاتوری فاسد و ضد کارگری مدعی ضدامپریالیستی در مسیر هلاکت باری قرار گرفته است و نمی‌توان تنها شارلاتانیسم محجوب و زدو بند سوری‌ها و ایرانی‌ها را مقصر دانست. اما آن‌چه کە این سازمان کارگری جهانی را به همکاری با برخی دولت‌های دیکتاتوری و جریانات ارتجاعی ستیزه‌جو کشانده است، تسلط تفکر ضدامپریالیستی کور، بر رهبری آن است. این تفکر که از منطق عبور کرده و به نفرت تبدیل شده است در نهایت بجای ضربه زدن به امپریالیسم به آن یاری خواهند رساند. در واقع یک نوع خود زنی و قربانی کردن خویش به پای امپریالیست است. و این طنز تلخ روز گار ما است که برخی سرخ‌های دو آتشه و ضدامپریالیست با تمام حسن نیتی که می‌توانند داشته باشند خواسته یا ناخواسته در خدمت ارتجاع و امپریالیسم قرار می‌گیرند. خانه کارگر و محجوب، ادیب میرو و حزب‌الله، بشار اسد و احمدی‌نژاد برایشان می‌شوند سرخ و ضدامپریالیست و متحد، اسالو و سندیکای کارگران شرکت واحد برایشان می‌شوند زرد و دشمن و امپریالیستی .

در واقع با پیوستن خانه کارگر نه تنها چیزی به فدراسیون سندیکایی افزوده نشده، بلکه اعتماد و حمایت کارگران ایران را که از زمان تشکیل شورای متحده در اوایل دهه ۱۳۲۰ تا کنون پایدار مانده بود را نیز از دست داده و گذشته خود در میان کارگران ایران را تخریب کرده است و آن واقعاً چیزی جز تراژی نیست.

ما برای سال‌های متمادی اسناد کنگرە‌های این سازمان را در ایران، ترجمه و در میان کارگران تبلیغ و ترویج می‌کردیم و به این کار خود افتخار می‌کردیم. زیرا آن فدراسیون سندیکایی که ما حاضر بودیم برایش هر کاری بکنیم و اساسنامه و مصوباتش برای ده‌ها سال راهنمای فعالیت‌مان بود و نمایندگانشان با قاطعت از شورای متحده مرکزی در مقابل سندیکاهای قوام ساخته حمایت می‌کردند با فدراسیونی که امروز می‌شناسیم تفاوت داشت. رهبری فدراسیون کنونی برخلاف فدراسیون دیروزی برخور می‌کند؛ آن‌ها از کنگره گذشته تا کنون نه تنها از جنبش سندیکایی واقعی ایران حمایت نکرده‌اند، هیچ‌گاه سرکوب و زندانی کردن کارگران و رهبران سندیکایی توسط حکومت را محکوم نمی‌کنند، بلکه با دشمنان و سرکوبگران جنبش کارگری همراه شد‌ه‌اند.

متاسفانه وجود یک سنت انحرافی در درون جنبش چپ که همواره خطاهای سازمان‌ها و احزاب چپ را نادیده می‌گیرد و با زدن انواع اتهامات به افرادی که به خود جرات می‌دهند تا بر خطاها و اشتباهات انگشت بگذارند تا کنون بە جنبش چپ آسیب‌های جدی وارد کرده است. اکنون نیز عده‌ای کە البته تعدادشان در مقایسه با گذشته کاهش یافته هنوز هم به رغم آشکار شدن نتایج منفی سیاست سکوت و پیروی کورکورانه و جزمی، کسانی را که از این خطای اساسی فدراسیون سندیکای جهانی دلسوزانه انتقاد می‌کنند به سختی به این خاطر مورد حمله قرار می‌دهند. اینگونه بر خوردها انسان را به یاد دوستی خاله خرسه می‌اندازد.

بهرحال سندیکاهای ایران، همانطور که نشان دادند، پس از این‌که مسئله عضویت‌شان توسط رهبری فدراسیون ماست مالی شد، راه خودشان را پیدا کردند و به سندیکاهای آزاد کارگری پیوستند. این سندیکاها نیز انصافاً بطور گسترده از جنبش سندیکایی ایران حمایت کرده‌اند. و معنی همبستگی چیزی غیر از این نیست. این حمایت‌ها با عث گسترش نفوذ سندیکاهای آزاد و کاهش شدید محبوبیت گذشته فدراسیون جهانی سندیکایی در میان کارگران ایران گردیده.

آنچه در ذیل از نظرتان می‌گذرد مرامنامه خانه کارگر است. ما ترجمه این مرامنامه را برای اطلاع رهبران فدراسیون سندیکای جهانی قبلاً ارسال کرد و برای آن‌ها نوشته‌ایم که این مرامنامه هیچ شباهتی با مرامنامه فدراسیون ندارد؛ تا نظر شما چه باشد.

«مرامنامه خانه کارگر»
به منظورنیل‌به‌اهداف والای اسلام ناب محمدی(ص) خانه کارگر به عنوان یک تشکیلات معتقد به ولایت فقیه و ملتزم‌به قانون اساسی‌برای هدایت و سازماندهی نیروهای مدافع حقوق محرومین و مستضعفان تشکیل میگرددتا در راستای تحقق اهداف قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران درجهت ایجاد شرایط مناسب وامکان لازم برای خودسازی معنوی وسیاسی واجتماعی وشرکت فعال کارگران دررهبری کشور فعالیت نموده ودرراه استمرار بخشیدن به انقلاب اسلامی و نظام قسط الهی واجرای احکام الله و تداوم راه حضرت امام خمینی «قدس‌سره الشریف» در زمینه‌های صنعتی، فرهنگی،اقتصادی، اجتماعی‌و سیاسی‌تا ظهورحضرت مهدی«عج» باتأکید بر موارد زیرتلاش‌خواهد نمود.
۱- تلاش درجهت خودکفایی و استقلال و قطع کامل وابستگی به بیگانگان و جلوگیری از غارت و اتلاف منابع طبیعی و نیروی کار کشور از راه تبدیل صنعت مونتاژ و وابسته و کشاورزی رو به انهدام، صنعت و کشاورزی مستقل و جهت دار که در آن منابع طبیعی و انسانی مسلمین با رعایت شرایط اقلیمی در جهت مصالح اسلام و انقلاب اسلامی و تأمین نیازهای عمومی بکار افتد.
۲- دفاع از آزادی های انسانی و ارزش آفرین که شرط لازم برای شکوفایی استعدادها و توانائی های کارگری و سایر اقشار جامعه برای ایفای نقشی خلاق در تعیین سرنوشت اجتماعی خویش است.
۳- ریشه کن کردن فقر و محرومیت از طریق تأکید بر ارزش کار و نفی هر نوع استثمار و استقرار نظام قتصادی اسلامی و منطبق بر قانون اساسی که‌درآن شخصیت معنوی و انسانی هر فرد تقویت شود و در او شوق درونی به وجود آید که کارآئی و مهارت خویش را بالا برده و به خودکفائی فنی جامعه کمک کند.
۴- تقویت هر چه بیشتر نهادهای جمهورای اسلامی و همکاری صمیمانه با آن‌ها در جهت تحقق اهداف انقلاب شکوهمند اسلامی و ریشه کن کردن‌بقایای‌فساد وفحشاء ومادی گرائی بجامانده ازفرهنگ طاغوت واستعمارومبارزه پیگیر با هرنوع گرایش شرک آلود وایجاد زمینه رشد ارزش های معنوی‌در جامعه و شکوفائی استعدادهای نسل جوان در زمینه های اخلاقی، فرهنگی، علمی و فنی از طریق امر به معروف و نهی از منکر.
۵- تلاش برای تحقق بند دوم اصل چهل و سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایرانتا جائی که آحاد نیروی کار کشور در مالکیت ابزاری که با آن کار می کنند شریک و سهیم گردند.
۶- تأکید بر اجرای کامل اصل چهل و چهارم قانون اساسی به شکلی که بخش تعاونی عملاً وسیع ترین بخش اقتصادی کشور را تشکیل دهد.
۷- تأکیدبردو اصل تولی وتبری در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران‌که متضمن رعایت‌کامل استقلال‌سیاسی، اقتصادی، فرهنگی ونظامی‌کشور بدون وابستگی و گرایش به شرق و غرب می باشد.
۸- حمایت از توسعه و تحکیم روابط برادرانه با همه مسلمانان به ویژه کارگران مسلمان و کمک به محرومان و مستضعفان جهان، پشتیبانی همه جانبه از مبارزه ملتهای مستضعفی که در راه حق آزادی مبارزه می کنند و حمایت از حرکتهای حق طلبانه کارگران مستضعف جهان.
۹- توسعه و تحکیم روابط برادرانه با تشکل‌های اسلامی دیگر.
۱۰- مبارزه علیه کفر و استکبار جهانی، نژاد پرستی، صهیونیسم و حامیان آنها در سراسر جهان.
۱۱- کلیه اعضای خانه‌کارگر التزام خودبه‌قانون اساسی‌جمهوری‌اسلامی‌ایران را اعلام می دارند.
۱۲- هرگونه تغییر در مفاد مرامنامه پس از تصویب کمیسیون ماده ده قانون احزاب به مورد اجرا گذاشته خواهد شد.
۱۳-کلیه اهداف ‌و وظایفی‌که در این‌مرامنامه ‌پیش‌بینی ‌شده‌چنانچه با وظایف یکی‌از وزارتخانه‌ها یا سازمانهای دولتی‌مربوط‌باشد،پس‌از اخذ مجوز از وزارتخانه‌یاسازمان‌ذیربط‌به ‌مرحله ‌اجرا درخواهد آمد.
۱۴- این مرامنامه در یک مقدمه وچهارده بند تنظیم و به تصویب رسید.
براساس یک ضرورت درجهت استیفای حقوق اقشار محروم و مولدکشور با حمایت شهیدمظلوم بهشتی و رهبر معظم انقلاب و عنایت ویژه حضرت امام (ره)خشت نخستین هسته های کارگری در درون واحدهای تولیدی، صنعتی و کشاورزی نهاده شد.شاخه کارگری حزب جمهوری اسلامی با حضور نیروهای مخلص،درد آشنا و علاقه مندچون برادران حسین کمالی،علیرضا محجوب و علی‌ربیعی چترحمایتهای خودرا گسترده تر ساخته و پاسخ به نیاز ایجاد یک نهاد خاص درجهت اشاعه فرهنگ کار و تولید و سازندگی را ملموس ترنمود و این نقطه آغازین پدیدآمدن خانه کارگر گردید. در ذیل ایتدا به معرفی بخش های مختلف خانه کارگر پرداخته شده است و سپس مرامنامه، اساسنامه و اطلاعات مختصری جهت عضویت ارائه می گردد.

پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/bw47734n