تارنگاشت عدالت- بایگانی دورۀ دوم
منبع: مارکسیسم- لنینیسم امروز
۲۰ ژوئیه ۲۰۱۸
برگردان: ع. سهند
در سال ۱۹۴۶، سال پس از هیروشمیا و ناکازاکی رییسجمهور ترومن به اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی اولتیماتوم داد که یا یک استان ایران را تخلیه کند با ایالات متحده بر روی خود اتحاد شوروی بمبهای اتمی خواهد انداخت. سه سال بعد شورویها در حالیکه کشورشان هنوز از جنگ جهانی دوم که موجب از دست رفتن بیش از ۲۰ میلیون نفر شده بود ویران بود، نخستین بمب اتمی خود را منفجر کردند. در سال ۱۹۵۳ رییسجمهور آیزنهاور کره شمالی و چین را به استفاده از سلاحهای اتمی تهدید کرد. در این بستر بود که جولیوس و اتل روزنبرگ ۶۵ سال پیش در چنین روزی در ایالات متحده اعدام شدند.
سخنان خوزه آلتسشولر فیزیکدان کوبایی در مراسم یادبود جولیوس و اتل روزنبرگ در هاوانا، ۱۹ ژوئن ۲۰۱۸
دوستان گرامی،
ما امروز به دعوت «مؤسسه کوبایی برای دوستی خلقها» و «جنبش کوبایی برای صلح و حاکمیت خلقها» در اینجا گرد آمده ایم تا پایداری و شهامت نمونهواری را که جولیوس و اتل روزنبرگ در رویارویی با اعدام خود با صندلی الکتریکی در ۱۹ ژوئن ۱۹۵۳- دقیقاً ۶۵ سال پیش نشان دادند- گرامی بداریم. آنها قربانی یک حکم سیاسی در جریان جنگ سرد و «شکار جادوگر» شدند. واقعاً جا برای یک تفسیر متفاوت وجود ندارد زیرا در ۲ ژوئن همان سال آنها پیشنهاد رسمی زنده ماندن در ازای «اعتراف» و «همکاری کامل» را مطلقاً رد کرده بودند. آنها همان زمان گفتند «اگر ما اعدام شویم روسیاهی به دولت ایالات متحده خواهد ماند.» به این پیشنهادی را اضافه کنید که قبلاً به اتل داده شده بود که اگر با شرایط مشخصی موافقت نماید زنده خواهد ماند، پیشنهادی که او خشمگینانه رد کرد و آنرا یک «نقشه شیطانی » خواند. در حالیکه اعدام در درون زندان سینگ سینگ در جریان بود، تظاهرکنندگان کینهورز در بیرون پلاکاردهایی در دست داشتند که بر آنها نوشته شده بود «مرگ بر کمونیستهای لعنتی!» ژان-پل سارتر نمایش را بمثابه یک «لینچ کردن قضایی که کل کشور را با خون پوشاند» توصیف کرد. فرجام خواهیها و بخشش طلبیهای بیشمار از سراسر جهان- از جمله از جانب آلبرت اینشتین و واتیکان- رد شده بود. در آن زمان رییسجمهور آیزنهاور اعلام کرد که «اعدامهای یک موضوع جدی است. و افزود- و حتا بیشتر از جدی است اگر شخص به میلیونها مرده ای فکر کند که مرگشان را مستقیماً میتوان به علت کار این جاسوسان دانست.»
به نظر تحلیلگران مطلع، گفتن این توسط رییسجمهور تنها کشور جهان که بدون هیچ قصد دیگری غیر از سعی در ترساندن یک قدرت متحد پیروز، از بمب اتمی استفاده کرد، و دهها هزار شهروند یک کشور دشمن عملاً شکستخورده را کشت، بسیار عجیب است.
اما واقعیت، که با بازگو کردن چهار بند از مقالهای که در ۱۲ نوامبر ۲۰۰۷ توسط ویلیام ژ. براود در ایالات متحده منتشر شد- و من چندی پیش آنرا از اینترنت برگرفتم- نشان داده خواهد شد، بسیار بیشتر از این است.
این چیزی است که آنها میگویند:
«در ۲ نوامبر، کرملین با اعلام اینکه رییسجمهور ولادیمیر و. پوتین بالاترین نشان افتخار روسیه را پس از مرگ به مأموری داد که به”پروژه منهتن” برای ساختن بمب اتمی رسوخ کرده بود دانشمندان غربی را تکان داد. آن اعلان دکتر [ جورج] کووال را [که در سال ۲۰۰۶ در سن ۹۳ سالگی درگذشت] بمثابه “تنها افسر اطلاعاتی شوروی” که در طرحهای مخفی پروژه رسوخ کرد ستود و گفت کار او “به تسریع چشمگیر زمان برای اینکه اتحاد شوروی بمب اتمی خود را تولید کند کمک کرد.”»
واشنگتن راجع به جاسوسی دکتر کووال میدانست، زیرا او کمی پس از جنگ فرار کرده بود، اما آنرا مخفی نگه داشت.
رابرت اس. نوریس نویسنده […] یک بیوگرافی از رهبر نظامی پروژه گفت «آشکار کردن این برای دولت ایالات متحده بسیار خجالتآور میبود.»
حدس میزنم برای نشان دادن روشن دامنه دیوسازی از روزنبرگها برای یک هدف اساساً سیاسی نیاز به تأکید بر موضوع نباشد.
با این وجود، با در نظر گرفتن این فاکت که پرونده آنها در اوج جنگ سرد، در رشد کامل «شکار جادوگر» مککارتی در جریان جنگ کره مطرح شد- گرچه فاکتهای ادعایی در محاکمه طی جنگ جهانی دوم، زمانی که اتحاد شوروی یک متحد قدرتهای غربی بود رخ داده بود، ، قساوتی که نسبت به آنها اعمال شد را دقیقتر می توان توضیح داد. به این دلیل بود که در ۲ مارس ۱۹۵۰، کلاوس فُوکس دانشمند آلمانی که شدیداً در انتقال اطلاعات به شورویها درگیر بود، در انگلستان فقط به ۱۴ سال زندان- حداکثر مجازات برای رد کردن اطلاعات نظامی به یک کشور دوست- محکوم شد. او پس از ۹ سال و ۴ ماه آزاد گردید.
پیرامون این موضوع، من معتقدم یادآوری گواهی کاملاً استثنایی زیر از پرفسور ژوزف روتبلات، یک شرکت کننده از سوی انگلستان در پروژه اتمی، که در شماره اوت ۱۹۸۵ «بولتن دانشمندان اتمی» منتشر شد بسیاری روشنگر است. این چیزی است که او گفت:
«در مارس ۱۹۴۴ من یک تکان ناخوشایند را تجریه کردم […] در جریان [گفتوشنید در خانه پرفسور چادویک سرپرست پروژه منهتن، ژنرال لسلی گرووز] گفت که، البته، هدف واقعی از ساختن بمب منکوب کردن شورویها بود […] گرچه من هیچ توهمی درباره رژیم استالین نداشتم […] در زمانیکه هزاران روسی هر روز در جبهه شرقی برای متوقف ساختن آلمانها و وقت خریدن برای متحدین جهت تدارک رسیدن به قاره اروپا جان میباختند، من عمیقاً خیانت به یک متحد را احساس کردم […] تا آن موقع من فکر می کردم هدف کار ما جلوگیری از پیروزی نازیها بود، و اکنون به من گفته میشد که سلاحی که ما آماده میکردیم برای استفاده علیه مردمی بود که در راه آن هدف شدیداً فداکاری میکردند.»
روتبلات تکانخورده از این واقعیت دهشتناک و مطلع از اینکه آلمان در آن زمان هیچگونه امکان ساختن بمب را نداشت، در اوائل سال ۱۹۴۵ توانست از «پروژه منهتن» خارج شود و به بریتانیا مراجعت نماید. او از آن پس زندگی خود را وقف مبارزه برای یک جهان مسالمتآمیز و برای محو سلاحهای اتمی کرد، و برای این در سال ۱۹۹۵ جایزه صلح نوبل به او اعطاء شد.
وینستون چرچیل در سخنرانی معروف خود در فولتون، میسوری که کمتر از هفت ما پس از انداختن بمب اتمی در ژاپن صورت گرفت گفت: «دادن دانش مخفی یا تجربه بمب اتمی که ایالات متحده، بریتانیای کبیر و اکنون کانادا دارند [به دیگران] اشتباه و بی تدبیری خواهد بود.»
این دقیقاً برخلاف هشدار بسیار جدی بود که نیلز بور فیزیکدان برجسته جهانی برنده جایزه فیزیک نوبل در سال ۱۹۴۴ شخصاً به نخستوزیر چرچیل و رییسجمهور روزولت داده بود، که پنهان کردن کار بر روی بمب اتم از متحد زمان جنگ خود- اتحاد شوروی- ضرورتاً بیاعتمادی را برخواهد انگیخت و به یک مسابقه تسلیحاتی اتمی خطرناک منجر خواهدشد. لازم به گفتن نیست، که خیلی زود این به یک واقعیت تلخ زندگی مبدل شد.
در سال ۱۹۴۶، سال پس از هیروشمیا و ناکازاکی رییسجمهور ترومن به اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی اولتیماتوم داد که یا یک استان ایران را تخلیه کند با ایالات متحده بر روی خود اتحاد شوروی بمبهای اتمی خواهد انداخت. سه سال بعد شورویها در حالیکه کشورشان هنوز از جنگ جهانی دوم که موجب از دست رفتن بیش از ۲۰ میلیون نفر شده بود ویران بود، نخستین بمب اتمی خود را منفجر کردند. در سال ۱۹۵۳ رییسجمهور آیزنهاور کره شمالی و چین را به استفاده از سلاحهای اتمی تهدید کرد. در این بستر بود که جولیوس و اتل روزنبرگ ۶۵ سال پیش در چنین روزی در ایالات متحده اعدام شدند. پنج هفته بعد، یک پادگان نظامی استبداد هوادار امپریالیسم که در آن زمان در این کشور در قدرت بود توسط گروهی از انقلابیون کوبایی به رهبری فیدل کاسترو مورد حمله قرار گرفت. در دادگاهی که او و رفقای زنده مانده او را محاکمه میکرد، او از خود و از ایدهآلهای خود از عدالت اجتماعی دفاع کرد. او در پایان گفت: «مهم نیست اگر شما مرا محکوم کنید؛ تاریخ مرا تبرئه خواهد کرد.» روزنبرگها گفته بودند «تاریخ ما را تبرئه خواهد کرد.»
خود این فاکت که ما اکنون دراین بادبود گرد آمدهایم شاهدی بر ماهیت آیندهنگرانه کلمات فیدل است که به کلمات روزنبرگهای بسیار شباهت داشت. بیایید امیدوار باشیم که یادبودهایی مانند این هر چه زودتر جای خود را در جاهای دیگر پیدا کنند، و کوباییها و آمریکاییها بتوانند مانند ما در این جا و امروز، در صلح، احترام متقابل، و همبستگی گردهم آیند.
بسیار متشکرم.
سپاس از کَرِن والد برای این اطلاعات که از خود سخنران دریافت شده است.
https://mltoday.com/at-the-cuban-memorial-to-the-rosenbergs/
پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/2p8twtsy