تارنگاشت عدالت – بایگانی دورۀ دوم

منبع: دنيا، نشريه سياسی و تئوريک کميته مرکزی حزب تودۀ ايران، سال سوم، دورۀ سوم، شماره ‏‏۱۰، آذر ۱٣۵۴‏، صفحات ۱۲-۱۶.‏

علی گلاویژ

گزینش و تایپ: ع. سهند

یک نقطه تحول بزرگ در تاریخ خلق کرد

 

جنگ جهانی با شکست فاشیسم پایان یافته بود. سوسیالیسم از مرز یک کشور پا فراتر نهاده، در عرصه پهناوری از اروپا و آسیا ظفرمندانه گام برمی‌داشت. صدها میلیون مردم و مستعمرات در راه تحصیل استقلال به پا خاسته بودند. سرمایه‌داری که هنوز از دومین مرحله بحران عمومی خود نجات نیافته بود با شبح هولناک مرحله سوم مواجه می‌گردید. بشریت که دورانی پرمشقت پشت سر گذاشته بود با اراده‌ای خلل‌ناپذیر در راه آزادی و سعادت به پیش می‌رفت.

ایران نمی‌توانست از این پویه همگانی تاریخ کنار بماند. در میهن ما نیز چهار سال بود که مردم در محیط دمکراسی نسبی پس از شهریور تحت رهبری حزب تودۀ ایران می‌رزمیدند. حزب تودۀ ایران چراغ مارکسیسم- لنینیسم را فراراه مردم ایران داشت که در پرتو آن و در یک نبرد بزرگ و اصولی از میان توده عظیم خلق که دیکتاتوری رضاشاهی روح آنان را با ترور و فریب خسته بود نسلی به کلی نو، با چشم و گوش باز و وجدانی بیدار تربیت یافت. آنان بودند که در میهن ما پرچم مبارزه ضدفاشیستی را برافراشتند، در صفوف مقدم خلق جا گرفتند، توده‌ها را علیه دستگاه حاکمه مرتجع، فئودال‌ها، وطن‌فروشان و محتکران به یورش بردند و مواضع امپریالیسم و دست‌نشاندگان ایرانی او را متزلزل ساختند.

ارتجاع و امپریالیسم که نمی‌توانست استقلال و آزادی واقعی ایران را تحمل کند با تمام قوا خود را آماده می‌کرد تا بلافاصله پس از سپری شدن اوضاع دوران جنگ دست‌آوردهای چهار ساله مبارزات انقلابی مردم ایران را پایمال ساخته، لاشه دیکتاتوری رضاشاهی را از نو زنده کند و بدین منظور در تابستان ۱۳۲۴ تهاجم گسترده خود را علیه نیروهای ملی و دمکراتیک آغاز کرد. این وضع مردم ایران را در سر دوراهی قرار داد: یا حفظ، تحکیم و رشد دمکراسی موجود و یا تسلیم به احیاء دیکتاتوری. در سر یک چنین دوراهی تاریخی جنبش‌های آذربایجان و کردستان دو دستی بود که از آستین مردم زحمتکش ایران بیرون آمده نقش مهمی در سرنوشت میهن ما بازی نمودند.

روز ۲ بهمن سال ۱۳۲۴ در شهر مهاباد در یک میتینگ ۲۰ هزار نفری که به ابتکار و تحت رهبری حزب دمکرات کردستان برگزار شد و در واقع نقش مجلس مؤسسان را بازی می‌کرد طی قطع‌نامه‌ای تشکیل حکومت خودمختار کردستان در چهارچوب ایران اعلام گردید و قاضی محمد صدر حزب دمکرات کردستان به ریاست این حکومت برگزیده شد. نهضت ۲ بهمن نقطه یک تحول بنیادی در تاریخ خلق کرد بود، زیرا که تحولات کیفی ذیل را در تاریخ کردستان به وجود آورد:
۱- برخلاف کلیه نهضت‌های سابق کردستان ایران نهضت ۲ بهمن تحت رهبری و سازماندهی یک حزب انقلابی دمکراتیک، یعنی حزب دمکرات کردستان به وجود آمد و پیروز شد؛
۲- این نهضت سلطه انحصاری سنتی طبقه فئودال- عشایر بر جنبش آزادی ملی خلق کرد را درهم شکست و نمایندگان خلق را در صف مقدم مبارزه وارد کرد؛
۳- این نهضت دستگاه حکومت ارتجاعی ایران و سلطه امپریالیسم را از بخش مهمی از کردستان ایران برچید و به جای آن دستگاه حکومت ملی و دمکرایتک متکی بر خلق به وجود آورد؛
۴- حکومت خودمختار کردستان در داخل ایران بر حزب تودۀ ایران، نهضت آذربایجان و دیگر نیروهای ملی و دمکراتیک، و در خارج از ایران بر جهان سوسیالیسم و در رأس آن اتحاد شوروی، نهضت کمونیستی و کارگری جهانی و جنبش ضدامپریالیستی خلق‌ها تکیه داشت؛
۵- نهضت ۲ بهمن مسأله ملی خلق کرد ایران را مانند جزیی از نهضت انقلابی و دمکراسی سرتاسر ایران و تابعی از این نهضت مطرح و در چهارچوب منافع عمده این نهضت حل می‌کرد؛
۶- یکی از جهات ارزنده نهضت ۲ بهمن سلطه عنصر رشدیابندۀ انترناسونالیسم بود؛
۷- یکی دیگر از جهات بسیار مهم و ویژه نهضت ۲ بهمن که در تاریخ کردستان تا آن روز بی‌سابقه بود عبارت از این بود که این نهضت و حکومت ملی کردستان با برنامه اصلاحات دمکراتیک مجهز و با اجرای این برنامه در حدود امکاناتی که شرایط مشخص آن روز به دست می‌داد نتایح مادی و معنوی نهضت را به توده‌های خلق کرد رساندند. بدین ترتیب نهضت ۲ بهمن اصول بنیادی و عام رشد انقلابی و شاهراه اصلی جنبش خلق کرد را معین نمود.

خلق کرد به آسانی به این راه نرسید، بلکه یک چنین تحول بنیادی را طی یک مبارزه آگاهانه اصولی و آشتی‌ناپذیر در تاریخ خود پدید آورد. نیازی به یادآوری گذشته دور نیست. توده‌های زحمتکش کرد طی قرن‌ها اسیر دست پادشاهان خونخوار و نیمه‌پادشاهان محلی بودند. سرداران فئودال-عشیرتی که طی قرون متمادی به طور انحصاری بر زندگی سیاسی کردستان تسلط داشته اند به علت منافع محدود طبقاتی هرگز تا آخر به منافع توده‌های کرد صادق نبودند.
با پیدایش امپریالیسم در جهان و رشد مناسبات سرمایه‌داری در ایران روند تاریخی کردستان نیز دستخوش تبدلاتی گردید. کردستان ایران در معرض جاذبه تمرکز سیاسی- نظامی و اقتصادی دولت فئودال- بورژوایی ایران قرار گرفت. به موازات الغای حکومت‌های محلی کرد تسلط ده فئودالی بر شهر بورژوایی تا حد زیادی تضعیف شد و بورژوازی کرد امکان رشد معینی یافت. در حالی که اندیشه جدایی‌گرایی فئودالی هنوز بر زندگی سیاسی کردستان مستولی بود ملت‌گرایی بورژوایی کرد نیز به تدریج نضج می‌یافت. ولی همان‌طور که طرح فئودالی مسأله کرد با خود فئودالیسم راه افول می‌پیمود ملت‌گرایی بورژوایی کرد نیز به علت عقب‌ماندگی شدید رشد سرمایه‌داری در کردستان هرگز به ایدئولوژی حاکم در نهضت کرد مبدل نگردید. در این دوران گذار ما شاهد تضاد شدید میان فئودالیسم عشیره‌ای کرد و سرمایه‌داری تازه به دوران رسیده کردستان هستیم که یکی از برجسته‌ترین نمونه‌های آن تصادم جریان سمیتقو با بورژوازی محلی است.

در این مرحله مجموع کشور ایران نیز رشد تاریخی خود را می‌پیمود. دوران پس از انقلاب کبیر سوسیالیستی اکتبر آغاز گذار جهان از سرمایه‌داری به سوی سوسیالیسم بود. علی‌رغم فشار دیکتاتوری رضاشاهی در متن رشد سرمایه‌داری در ایران طبقه کارگر جبراً قد می‌افراشت و حزب کمونیست ایران تئوری و عمل انقلابی را در جامعه کشور رسوخ می‌داد. این نسیم حیات‌بخش گاهی در کردستان نیز در گشت‌وگذار بود ولو به تعداد انگشت‌شمار افراد پیشرو را مجذوب خود می‌ساخت.

دیکتاتوری رضاشاهی که پس از سرکوب نهضت انقلابی ایران با قیافه «ملی» و به دستیاری امپریالیسم انگلیس بر سر کار آمده بود با تشدید ستم اجتماعی و اجرای ستم ملی (که برای بار اول در تاریخ ایران به جزیی از سیاست دولتی مبدل شد) در کردستان نیز کوهی از تضادها را انبار کرد که پس از شکسته شدن سد دیکتاتوری در شهریور ۱۳۲۰ در جامعه کردستان سیل مهیبی به راه انداخت. در نخستین روزهای پس از شهریور در قسمت اعظم کردستان ایران هزارها نفر با سلاح‌هایی که فراریان ارتش به جا گذاشته بودند مسلح شده، با قلبی آکنده از کین به حرکت درآمده، پادگان‌ها، ادارات و دیگر مراکز حکومتی را اشغال کردند. بار دیگر برای مدت کوتاهی فئودال‌های عشیره‌ای باز بر رأس حرکت خلق قرار گرفتند. برجسته‌ترین حوادث این دوره جریانی بود که تحت رهبری محمدرشید خان (حمه رشید) از آبان ماه ۱۳۲۰ در مناطق سقز و بانه رخ داد. در این جریان نیروهای سرهنگ ابرهیم ارفع، سرتیپ محمود امین و دیگران یکی پس از دیگری منهدم گردیدند. از طرفین هزارها سرباز و کرد به قتل رسید، مناطق سقز و بانه طی قریب شش ماه بارها غارت گردید و شهر بانه آتش زده شد. تازه پس از این همه فجایع محمدرشید خان با پذیرفتن مقام بخشداری بانه و گرفتن حقوق و غیره با حکومت مرکزی کنار آمد. ولی در زندگی مردم زحمتکش این مناطق که کلیه صدمات حوادث فوق را متحمل شده بودند نه از لحاظ اجتماعی و نه از جهت ملی کم‌ترین تسهیلی پدیدار نگردید.

این جریان و تصادمات مسلحانه دیگری که پس از شهریور در مناطق مختلف کردستان رخ داد، گرچه بازتاب یک واقعیت- وجود ستم اجتماعی و ملی بود، ولی به مثابه آخرین آزمایش به طور قطع ثابت کرد که قشر فئودال-عشیره‌ای کردستان دیگر نمی‌تواند رهبر جنبش آزادی‌بخش خلق کرد باشد. گروه‌ها و افراد پیشرو کردستان بی‌تردید می‌دانستند که باید از راه دیگری رفت و آن راه را نیز به درستی تشخصیص دادند. در بهار ۱۳۲۲ در آغوش کوهستان‌ها در منطقه‌ای به نام «قلای صارم» جلسه مؤسسان حزب «کومله ژ. ک.» تشکیل گردید. پس از مدتی مجله «نیشتمان» (میهن) به عنوان ارگان کومله انتشار یافت. این حزب تحت شعار ضدفاشیستی، ضدفئودالی و مبارزه علیه خرافات طی مدت کوتاهی در میان توده‌های میهن‌پرست و مترقی و انقلابی کردستان نفوذ و اعتبار بی‌سابقه‌ای کسب کرد.

کومله نقش برجسته‌ای در تاریخ معاصر کردستان انجام داد. هنگامی‌که ضرورت ایجاد سازمان وسیع‌تر و توده‌ای به میان آمد و ۷۲ تن از افراد انقلابی و میهن‌پرست کردستان در ۲۵ مرداد ۱۳۲۴ تأسیس حزب دمکرات کردستان را اعلام کردند، صدها نفر از اعضای کومله که در صفوف آن دانش و تجربه سیاسی و حزبی اندوخته بودند به حزب دمکرات کردستان پیوستند. همین حزب بود که با حرکت در مسیر درست انقلابی بزرگ‌ترین پیروزی را در تاریخ خلق کرد به دست آورد و برای اولین بار حکومت ملی و دمکراتیک خودمختار کردستان را در داخل ایران تأسیس کرد.

حکومت خودمختار کردستان طی موجودیت ۱۱ ماهه خود اراضی برخی از فئودال‌های خائن و فراری را مصادره نمود، به منظور رهایی دهقانان از یوغ مناسبات ارباب- رعیتی به مثابه نخستین قدم در نسبت تقسیم محصول به سود دهقانان تجدیدنظر به عمل آورد، نقشه نخستین مؤسسات صنعتی را د رکردستان تدوین و مقدمات اجرای آن را فراهم نمود، نخستین کانون‌های آموزش و بهداشت مجانی برای توده مردم به وجود آورد، زبان کردی را زبان رسمی منطقه کردستان اعلام نمود، مطبوعات و نشریات کردی و مطبعه ایجاد نمود، برای بار اول سنگ بنای تئاتر ملی را گذاشت، اولین ایستگاه رادیویی کردستان را به کار انداخت، سازمان جوانان، سازمان زنان، انجمن نویسندگان و سازمان‌های اجتماعی دیگر به وجود آورده به خدمت خلق گماشت، برای زنان در جامعه و خانواده حقوق مساوی با مردان تأمین کرد.

نهضت کردستان و آذربایجان راه را برای تعمیم دمکراسی در سرتاسر ایران باز می‌کرد. لیکن امپریالیسم که چنین واقعه‌ای را مساوی با از دست دادن سرتاسر خاورمیانه و نزدیک می‌شمرد بار دیگر دست‌اندر کار شد. نیروهای انگلیس در عراق، منطقه خلیج و اقیانوس هند به حرکت درآمدند. امپریالیست‌های آمریکا به تسلیح ارتش شاه پرداختند و نخستین گروه مستشاران خود را بر آن گماشته اولین «دژهای پرنده» را با خلبانان خود به ایران اعزام نمودند. ارتجاع و امپریالیسم حیله‌گرترین و وفادارترین نمایندگان و دست‌نشاندگان‌شان را در صحنه سیاسی دولت ایران وارد کردند. به عنوان «نظارت بر انتخابات دوره ۱۵» لشکرکشی به سوی کردستان و آذربایجان آغاز شد. ارتجاع خونین دوباره بر گرده مردم نشست.

اینک ۲۹ سال از این تهاجم خونین می‌گذرد. در این مدت حوادث فراوانی رخ داده است که همگی بر صحت آن اصول بنیادی که حزب دمکرات کردستان طی مبارزات سال‌های ۱۳۲۴-۱۳۲۵ برای جنبش خلق کرد پی‌ریزی کرد گواهی می‌دهد. انحراف از این اصول شکست قطعی در پی دارد. و نتیجتاً به قرار گرفتن در نقطه مقابل منافع واقعی خلق کرد منجر می‌گردد. حوادث اسف‌باری که در دو سه سال اخیر و به ویژه بعد از مارس ۱۹۷۴ در کردستان عراق رخ داد بی‌شک نتیجه عدول از این اصول در شرایط مشخص عراق بود. بار دیگر و به روشنی اثبات شد که دشمنی با کمونیست‌ها و خودداری از وحدت عمل با کلیه نیروهای واقعاً پیشرو، افتادن در دام تحریکات امپریالیستی جز کشاندن خلق به ورطه ناکامی نتیجه‌ای ندارد و حتا با سابقه‌ترین افراد با قدم نهادن در این کوره‌راه در منجلاب پلیدترین دشمنان خلق در می‌غلطند و لاجرم با بدفرجامانی که تاریخ آن‌ها را محکوم می‌کند سر بر یک بالین می‌نهند.

میهن ما ایران در چنگال رژیم محمدرضا شاه گرفتار است. رهایی مردم ایران و از جمله خلق کرد از اسارت این دد خون‌آشام وظیفه مشترک همه خلق‌های ایران و کلیه نیروهای ملی و دمکراتیک کشور است. جنبش کرد نیز که یکی از گردان‌های نهضت انقلابی ایران بوده و هست در صف متحد این مبارزه مشترک قرار دارد.

همه مردم ایران و نیروهای انقلابی کشور ۳۰-مین سالگرد نهضت ملی و دمکرایتک کردستان را گرامی می‌دارند و بدین مناسبت به خلق مبارز کرد درود می‌فرستند. حزب تودۀ ایران – حزب واحد کارگری سرتاسر ایران به مثابه هسته مرکزی همه نیروهای ملی، دمکراتیک و انقلابی کشور مبارزین کردستان ایران را به سوی وحدت دعوت می‌کند. در «پیام کمیته مرکزی حزب تودۀ ایران به مبارزان خلق کردستان ایران» («مردم» شماره ۱۳۶) با لحنی عمیقاً برادرانه گفته می‌شود:
«ما از همه مبارزان انقلابی کرد در ایران دعوت می‌کنیم، که مانند مبارزان انقلابی آذربایجان و سایر خلق‌های ایران به حزب تودۀ ایران بپیوندند و سنت انقلابی یگانگی سازمانی و سیاسی حزب دمکرات کردستان ایران را با حزب مادر، حزب سراسری طبقه کارگر ایران، دوباره زنده کنند.

رفقای عزیز کرد!
بکوشید بر دشواری‌های زیادی که در مقابل جنبش کرد ایران قرار دارد، و بدون تردید سازش خائنانه رهبری جنبش کرد عراق با رژیم سیاه ارتجاع ایران به میزان زیادی بر آن افزوده است، چیره شوید!

علی‌رغم همه این دشواری‌ها گروه‌های جداگانه حزب دمکرات کردستان ایران را بر پایه برنامه سیاسی و توصیه‌های سازمانی حزب تودۀ ایران به وجود آورید و با مراکز حزب تودۀ ایران رابطه برقرار کنید!

علی‌رغم ابرهای تاریک و خون‌باری که آسمان مبهن عزیز ما را فرا گرفته اند، ما اطمنان داریم که سرانجام جنبش ضدامپریالیستی و دمکرایتک ایران؛ رژیم اهریمنی شاه را سرنگون خواهد ساخت و ایرانی آزاد و شکوفان به وجود خواهد آورد، که در آن همه خلق‌های میهن کثیرالملله ما از حقوق ملی برخوردار خواهند بود.»

شک نیست که علی‌رغم تبلیغات ضدتوده‌ای رژیم، امپریالیسم، مائوئیست‌ها و دیگر اپورتونیست‌ها مبارزان انقلابی کردستان- آنان که منافع اصلی، دایمی و آینده خلق کرد را بر ملاحظات فرعی و موقت ترجیح می‌دهند، پیام کمیته مرکزی حزب تودۀ ایران را صمیمانه استقبال کرده آن را کلید آزادی و سعادت خلق کرد می‌شمرند. اقدام اصولی و قاطع مبارزان انقلابی کردستان در راه اجرای محتوای این پیام بهترین ارمغان آن‌ها به ۳۰-مین سالگرد جنبش ملی و دمکراتیک خلق کرد خواهد بود.

توضیح «عدالت»:
بخش‌هایی از این مقاله تحت عنوان «جنبش ۲ بهمن کردستان» در صفحات ۹۰-۹۳ کتاب «اسناد و دیدگاه‌ها: حزب تودۀ ایران از آغاز پیدایی تا انقلاب بهمن ۱۳۵۷» چاپ شده است.

پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/w6nkvwpp