تارنگاشت عدالت – دورۀ سوم
منبع: دمکراسی مردم
نویسنده: پرابهات پاتنایک
۸ مه ۲۰۲۲
این حقیقت ساده از جانب مبارزات ضداستعماری در همه جا درک میشد؛ آنها، به درستی، اینرا بدیهی میدانستند که استقلال به معنای خودکفایی مواد غذایی است… اما امپریالیسم در برابر این مقاومت کرد، و بر اساس یک استدلال کاملاً جعلی مبتنی بر «مزیت نسبی»، نه تنها به کشورهای جهان سوم «توصیه کرد» که تلاش برای خودکفایی غذایی را کنار بگذارند، بلکه این خواسته را در دستور کار سازمان تجارت جهانی قرار داد. (استفاده از زمین به جای هر هدفی برای دستبابی به خود کفایی غذایی، باید به وسیله علامتهای بازار تعیینشود).
غذا و استعمارزدایی
روسیه و اوکرائین رویهم ۳۰ درصد از صادرات گندم جهان را تشکیل میدهند. بسیاری از کشورهای آفریقایی، به ویژه، برای تامین مواد غذایی خود به شدت به آنها وابسته میباشند، امری که اکنون به دلیل جنگ مختل شده است، و این اختلال ادامه خواهد داشت زیرا جنگ بر سطح زیر کشت غلات در آنجا نیز تأثیر میگذارد. اوکرائین به تنهایی حدود ۲۰ درصد از صادرات ذرت جهان را به خود اختصاص میدهد که این نیز در معرض تهدید قرار دارد و دسترسی به مواد غذایی در چندین کشور آسیبپذیر را به خطر میاندازد. علاوه بر این، روسیه منبع تامین کود شیمیایی برای تعدادی از کشورها است و اختلال در واردات کود شیمیایی از روسیه تأثیر فزایندهای بر قیمتهای جهانی مواد غذایی و کاهش دستیابی به مواد غذایی خواهد داشت.
قیمت غلات اصلی در مقایسه با آنچه در ماه فوریه پیش از شروع جنگ روسیه – اوکرائین بود، تا ۸ آوریل ۱۷ درصد افزایش یافته بود و میلیونها نفر را در برابر قحطی آسیبپذیر مینمود؛ این اعداد تنها میتوانند در روزهای آینده افزایش یابند. آسیب پذیرترین کشورها در غرب آسیا و آفریقا، به ویژه کشورهایی مانند یمن، اتیوپی، سومالی، سودان، سودان جنوبی، نیجریه، جمهوری دموکراتیک کنگو و افغانستان میباشند. کارشناسان مدتی است که نسبت به این احتمال هشدار دادهاند. اما در حالی که نگرانیهای زیادی درباره تلفات انسانی در صحنه واقعی جنگ وجود دارد، تلفات انسانی بسیار بیشتری که کاهش دسترسی غذا در کشورهای دور از صحنه جنگ در بر دارد، به ندرت توجه کل جهان، به ویژه جهان غرب را به خود جلب کرده است.
با این حال، در تمام این بحثها یک پرسش اصلی حتا مطرح نشده است: چرا برخی از کشورهای جهان آنقدر در برابر قحطی آسیبپذیر شدهاند که هر گونه اختلال در عرضه مواد غذایی در هر نقطه بلافاصله آنها را با تلفات گسترده تهدید میکند؟ به طور خلاصه، اصلاً چرا ما «کشورهای آسیبپذیر از قحطی» را داریم؟
پاسخ فوری به این پرسش این خواهد بود که اینها کشورهایی هستند که خود تحت تأثیر جنگ قرار داشتهاند. چه در افغانستان، سودان یا شاخ آفریقا، تاریخ جنگهایی وجود داشته است که حتا تا به امروز ادامه دارند و آسیبپذیری آنها در برابر قحطی ناشی از اختلالات ناشی از این تاریخ است. اما این توضیح کافی نیست: بدیهی است که در این بستر جنگها باید شامل شورش داخلی یا آنچه که معمولاً تروریسم نامیده میشود بشوند. این، اما دو پرسش را پیش میآورد: نخست، خود شورش را نمیتوان یک پدیده بیرونی فرض کرد؛ شورش چنان در پدیده فقر و در دسترس نبودن غذا ریشه دارد که نمیتواند یک توضیح برای این پدیده ارائه دهد. و دوم، جنگها به این مفهوم جامعتر، که شورش را نیز در بر میگیرد، ویژگی تقریباً کل جهان سوم است؛ پس چرا فقط برخی از کشورها، و نه برخی دیگر، آسیبپذیر محسوب میشوند؟
پاسخ واقعی به این پرسش که چرا برخی کشورها آسیبپذیر محسوب میشوند نه برخی دیگر در این واقعیت نهفته است که این کشورها «حاکمیت غذایی» خود را قربانی خواستههای امپریالیسم کردهاند. پس از استعمارزدایی، اکثر کشورهای جهان سوم که شاهد کاهش شدید تولید و در دسترس بودن سرانه غلات غذایی خود در طول دوره استعمار بودند (پدیدهای که زمینهساز قحطیهای مکرر در دوران استعمار بود) به دنبال افزایش تولید داخلی غلات غذایی خود بودند. این به مثابه همتای اساسی استعمارزدایی، و به درستی، برای ایجاد تولید و در دسترس بودن غلات غذایی داخلی در نظر گرفته میشد. اما امپریالیسم در برابر این مقاومت کرد، و بر اساس یک استدلال کاملاً جعلی مبتنی بر «مزیت نسبی»، نه تنها به کشورهای جهان سوم «توصیه کرد» که تلاش برای خودکفایی غذایی را کنار بگذارند، بلکه این خواسته را در دستور کار سازمان تجارت جهانی قرار داد. (استفاده از زمین به جای هر هدفی برای دستبابی به خود کفایی غذایی، باید به وسیله علامتهای بازار تعیینشود).
اکنون، کشورهای پیشرفته سرمایهداری دارای مازاد دائمی غلات مشخصی هستند، در حالیکه آنها به سادگی نمیتوانند طیف وسیعی از محصولات گرمسیری یا نیمه-گرمسیری، مانند سبزیجات تازه، میوه، الیاف، محصولات قندی، محصولات روغنی، نوشیدنیها و ادویهها را (به میزان کافی، یا در کل سال) کشت و تولید نمایند. بنابراین، تغییر الگوی استفاده از زمین در جهان سوم که تقریباً معادل مناطق گرمسیری و نیمه-گرمسیری جهان است، برای کشورهای پیشرفته سرمایهداری سود مضاعف دارد: نخست، با اجبار جهان سوم به واردات غلات غذایی، متروپلها را قادر میسازد تا از شر غلات غذایی مازاد خود خلاص شوند؛ و دوم، زمین جهان سوم که قبلاً به تولید غلات غذایی اختصاص داده شده بود، اکنون برای تولید محصولات دیگر، یعنی محصولاتی که مورد تقاضای متروپلها است (که اکنون شامل محصولاتی می شود که برای تولید سوختهای زیستی (bio-fuels) در نظر گرفته شدهاند) آزاد شده است.
آفریقا سریعتر از هر بخش دیگری از جهان سوم به این خواسته امپریالیستی تن داد؛ و جای تعجب نیست که فهرست «کشورهای آسیبپذیر» مملو از نمونههای آفریقایی است. اجازه دهید فقط دو مثال را از میان مواردی که در فهرست فوق ذکر شدهاند در نظر بگیریم: نیجریه که با فاصله زیاد از نظر جمعیت بزرگترین کشور آفریقا است (با بیش از ۲۰۰ میلیون نفر) و کنیا که تا چندی پیش به مثابه یک «داستان موفقیت» از «آزادسازی» مورد ستایش «سازمان همکاری و توسعه اقتصادی» قرار داشت.
بر اساس آمار ارائه شده توسط «سازمان خواروبار و کشاورزی» (FAO)، شاخص تولید ناخالص سرانه غلات برای نیجریه (۱۰۰ = ۲۰۱۶-۲۰۱۴) در سال ۱۹۹۰ حدود ۱۲۹٫۳۷ بود؛ و در سال ۲۰۱۹ به ۱۰۱٫۰۹ کاهش یافت، کاهشی که در عرض فقط سه دهه بیش از ۲۰ درصد بود. در کنیا، شاخص تولید ناخالص غلات (۱۰۰ = ۲۰۱۶-۲۰۱۴) کاهش مشابهی نزدیک به ۲۰ درصد را در مدت مشابه نشان داد، و از ۱۳۲٫۸۲در سال ۱۹۹۰ به ۱۰۷٫۹۷ در سال ۲۰۱۹ رسید. اگر سال ۱۹۸۰ را سال پایه در نظر بگیریم، این افت در مورد کنیا حتا شدیدتر است، و در عرض چهار دهه از ۱۵۵٫۹۶ به ۱۰۷٫۹۷، یعنی ۳۰ درصد سقوط کرده است! این کاهش خارقالعاده در تولید غلات داخلی است، که منجر به اتکای قابل توجه به واردات میشود، و کشورها را در برابر قحطی آسیبپذیر میسازد.
این همچنین به وضوح نشان میدهد که چرا این همه صحبت از «مزیت نسبی» کاملاً جعلی است. البته مفهوم «مزیت نسبی» از نظر مفهومی ناقص است: وقتی یکی از کشورها به سادگی نتواند یکی از کالاها را تولید کند (آنطور که در تجارت استعماری بود)، مزیت نسبی اصلاً قابل تعریف نیست. به دیگر سخن، تجارت بر اساس «مزیت نسبی»، بدین معنی که یک کشور باید آنچه را که تولید میکند نسبتاً ارزان صادر کند و آنچه را که تولید نمیکند وارد کند، بر این فرض قرار دارد که همه کشورها پیش از تجارت، همه کالاها را تولید میکنند.
بهعلاوه، هنگامی که «مزیت نسبی» از «برخورداری از عوامل» نسبی که خود قابل تغییر میباشند، به عنوان مثال از طریق انباشت سرمایه، سرچشمه میگیرد، در آنصورت تجارت بر اساس «مزیت نسبی» از چنین تغییری جلوگیری میکند و بنابراین الگوی تولید را به زیان کشور فاقد سرمایه و دارای نیروی کار فراورن منجمد مینماید. اما حتا اگر این ایرادات اساسی به «مزیت نسبی» را نادیده بگیریم و بر اساس مفروضات مطرح شده توسط همان مدافعان این نظریه پیش برویم، حتا در این صورت، پیروی از «مزیت نسبی» و وابسته شدن به واردات برای یک کالایی حیاتی مانند غلات، خودکشی است. طیف وسیعی از تحولات پیشبینی نشده در جهان، که یک کشور مطلقاً هیچ کنترلی بر آنها ندارد، میتواند مردم آنرا در معرض قحطیها قرار دهد.
این حقیقت ساده از جانب مبارزات ضداستعماری در همه جا درک میشد؛ آنها، به درستی، اینرا بدیهی میدانستند که استقلال به معنای خودکفایی مواد غذایی، لااقل در سطح حداقل مشخصی از مصرف، نه لزوماً در داخل هر کشور، بلکه حداقل در میان گروهی از کشورهای جهان سوم است که یک «جامعه غذایی» را تشکیل میدهند، و در آن جهت میکوشیدند. اما، آفریقا توسط امپریالیسم مجبور به ترک این هدف شد و افسوس که امروز با تهدید قحطی که بر سر آن وجود دارد، بهای آنرا میپردازد.
هند، با وجود طرح اولیه پسا-استعماری خود برای افزایش تولید داخلی مواد غذایی (که کارزار «کِشت غذای بیشتر» یکی از تجلیات آن بود)، زیر طرح «پ.ال-۴۸۰» در دام خرید غذای آمریکایی گرفتار شد. تنها پس از خشکسالیهای حاد اواسط دهه شصت است که اهمیت «حاکمیت غذایی» بر دولتهای حاکم ما آشکار شد و «انقلاب سبز»، صرف نظر از نقاط ضعف دیگر آن، برای رسیدن به این هدف آغاز گردید.
تلاشهای امپریالیستی برای از بین بردن «حاکمیت غذایی» هند از آن زمان تاکنون بیوقفه بوده است؛ و امپریالیسم در دولت مودی یک «ساده لوح» را یافت که قوانین ارضی را به تصویب رساند تا رژیم حداقل قیمت حمایتی را که پایه اصلی «حاکمیت غذایی» هند را تشکیل میدهد، لغو نماید. با این حال، بسیج قهرمانانه دهقانان نتیجه داد و دولت مجبور شد سه قانون کشاورزی را پس بگیرد. «حاکمیت غذایی» در حال حاضر ادامه دارد. اما مردم اگر خواهان حفظ آن هستند، باید بیوقفه هوشیار باشند.
https://peoplesdemocracy.in/2022/0508_pd/food-and-decolonisation
پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/zzxv3vd2