تارنگاشت عدالت – دورۀ سوم
۲۴ مهر ۱۴۰۰
نکاتی پیرامون انتشار دیرهنگام و بیمورد یک نامه
تارنگاشت «۱۰ مهر» در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۰، نامهای را که گویا در تیر ماه ۱۳۹۷ نوشته شده است زیر عنوان «نکاتی پیرامون نامه رفیق عمویی به رفیق خاوری درباره ضرورت وحدت تودهایها» منتشر کرد.
در ارتباط با انتشار دیرهنگام و بیمورد این نامه توجه به چند نکته ضروری است:
۱- منطق کار و اخلاق سیاسی حکم میکند که اینگونه نامهنگاریها اگر قرار است نهایتاً خارج از حوزۀ تاریخنگاری و مطالعات آرشیوی علنی و همگانی شوند، در زمان نگارش، و هنگامی که هم نویسنده و هم مخاطب، در قید حیات هستند منتشر شوند.
۲- انتشار دیرهنگام این نامه، امکان پاسخگویی علنی دریافتکننده آن را از بین برده است و این امر مهم را به «ورثه»های ایدئولوژیک – سازمانی ایشان محول کرده است، که البته محرز است که واکنش و پاسخ آنها را ضرورتاً نمیتوان به مخاطب نامه نسبت داد. اگر مخاطب نامه – که به اعتراف نویسنده نامه تنها کسی بود که میتوانست گره این مشکل را باز کند – تا زمانی که در قید حیات بود به این نامه ترتیب اثر نداد، کدام عقل سلیم میتواند از «ورثه» خَلَف وی انتظار برخورد دیگری را داشته باشد؟
۲- توسل نویسنده نامه به یک شخص برای سرو سامان دادن به موضوع حیاتی و سترگ «وحدت تودهایها»، نمایانگر عدم شناخت کافی از ماهیت مشکل و معضل موجود، یا لابیگری برای اشخاص یا محافل مشخص است.
۳- این نگرش که «جریانات سیاسی دیگر، ازجمله “فداییان خلق” حرکت مثبتی بهسوی وحدت انجام دادند و سرانجام به تشکیل “حزب چپ ایران” رسیدند، ولی به گفته یکی از رهبران قدیمی آنها “مگر میتوان بدون شرکت و حضور حزب تودۀ ایران حزب چپ ایران ایجاد شود؟!»، بسیار خطرناک و نهایتاً از نظر ایدئولوژیک و سازمانی انحلالطلبانه است؛ و دو مقوله «وحدت» سازمانی یک حزب مارکسیست – لنینیست و «اتحاد»های موضعی و مقطی آن حزب با دیگر نیروها و جریانات سیاسی – اجتماعی را تمیز نمیدهد.
۴- اشارات نامه به شرایط پلیسی – امنیتی حاکم بر جامعه، تا جایی که رفت و آمدها به خانه نویسنده نامه بطور منظم تحت رصد و کنترل قرار دارند، و حتا مهمانان ایشان را مورد بازخواست و بازجویی قرار میدهند، هر ذهن منطقی را به این نتیجه میرساند که در این شرایط، نویسنده محترم بجای پرچم «وحدت تشکیلاتی»، پرچم «وحدت ایدئولوژیک»، و لزوم پایبنیدی به تز «وحدت تئوری و عمل»، و «درآمیختن فعالیت مخفی و علنی» را به مراجعهکنندگان خود نشان دهند و برافراشته نگه دارند.
۵- در راستای حرکت به سمت «وحدت ایدئولوژیک» پیشنهاد میشود نویسنده محترم و گرانقدر، یک نسخه امضاء شده از ترجمه فارسی خود از کتاب ارزشمند «خیانت به سوسیالیسم» را در اختیار تکتک تودهایها و چپهایی که با ایشان در تماس و ارتباط هستند قرار دهند و از آنها بطلبند چند بند درباره استنتاجات خود از این اثر مهم و کاربست آن برای برخورد با رویزونیسم برخی از چینستایان تودهای، که از قضا خواهان «وحدت تشکیلاتی» نیز هستند بنویسند، و از هر طریق که صلاح دیدند منتشر کنند.
۶- در بخشی از نامه آمده است: «همین چند روز پیش بود که آقای دکتر صادق زیباکلام، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران طی یک سخنرانی در یک گردهمایی به ناچار اعتراف کرد که “ادبیات حزب توده تا به امروز بخشی از جریان سیاسی جمهوری اسلامی را تحت تأثیر قرار داده است.” او در پایان سخنرانیاش اظهار داشت که: “در تاریخ معاصر ایران دو جریان از نظر فکری دارای تبعات سیاسی و اجتماعی بسیار گسترده غنی و پایداری بودهاند. یکی جریان مشروطه بود که … و جریان دومی که بیشترین اثرگذاری را در تاریخ معاصر ایران داشته حزب توده بوده است. حزب توده همچون مشروطه با خودش مفاهیم جدیدی را وارد سپهر سیاسی و اجتماعی ایران کرد.” دکتر زیباکلام در ادامه گفتارش اضافه کرد: «… علیرغم اینکه تشکیلات حزب توده درهم شکسته شد ولی افکار و عقاید حزب توده مثل سیلی که از کوه سرازیر میشود جامعه روشنفکری ایران و اقشار و لایههای تحصیلکرده را تحت تأثیر قرار داد … کمتر فعال سیاسی و فرهنگی میتوانید در ایران پیدا کنید که ملهم و متأثر از ادبیات حزب توده نبوده است … همانطور که شاهد هستیم در حقیقت ادبیات حزب توده همچنان تا به امروز حداقل بخشی از جریان سیاسی جمهوری اسلامی را تحت تأثیر قرار داده است که در گذشته این تأثیر بیشتر بود.»
در ارتباط با این بند از نامه، این نکته مهم را نباید از نظر دور داشت که، عملکرد امثال «زیبا کلام»های زشت کردار به روشنی نشان داده است، که آنها از اینگونه اظهارات در ظاهر تمجیدآمیز به مثابه چماق شانتاژ علیه مسلمانان عدالتخواه استفاده میکنند. دشمنی دکتر صادق زیباکلام با گفتمان «دولت بهار» بر همگان روشن است، اما او در ماههایی پبش از انتخابات دوره سیزدهم ریاست جمهوری به کرات گفت که اگر صلاحیت دکتر محمود احمدینژاد به وسیله شورای نگهبان تأیید شود، وی در همان دور اول با اکثریت بالای آراء به ریاست جمهوری انتخاب خواهد شد.
تاریخ فراموش نمیکند که هم نویسنده و مخاطب نامه، و هم ناشران آن، همراه و همصدا با امثال «زیباکلام»ها، منطبق با درک خود از «مشی تودهای»، با همه توان خویش از «جنبش سبز» و گفتمان نولیبرالی آن حمایت و پشتیبانی کردند.
پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/vt45428v