***

نامه مردم

شمارۀ ۴٢٨، سه‌شنبه ٣ خرداد ١٣٧٣، صفحه ٧

نامه رفیق علی خاوری به دبیرکل سازمان ملل متحد

 

آقای پطروس‌غالی
دبیرکل سازمان ملل متحد
نیویورک – آمریکا

همانطوری که مطلع‌‌اید، مسئله سرکوب حقوق بشر، توسط حکومت جمهوری اسلامی ایران، یکی از موضوع‌های مهم مورد بحث در کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل در چند سال گذشته بوده است. علی‌رغم قطعنامه‌های مختلف این کمیسیون حکومت جمهوری اسلامی ایران رسماً اعلام کرده است که خود را مجاز می‌داند، تا به سیاست‌های سرکوب، دستگیری بدون مجوز قانونی، شکنجه و اعدام مخالفان سیاسی ادامه دهد.

این سیاست‌ها در هفته‌های گذشته، در شکل ربودن، شکنجه و قتل یک دانشجوی مبارزه و دستگیری گروهی از مخالفان، از جمله آقای سعیدی سیرجانی، نویسنده و شاعر، و آقایات ختنی و نیازی کرمانی بار دیگر خود را بروز داده است.

افزون بر این و علی‌رغم کشتار هزاران زندانی سیاسی در زندان‌های ایران که بر اساس گزارش‌های موجود، تنها در تابستان سال ١٩٨٨، به بیش از پنج هزار تن بالغ شد، هنوز تعداد قابل ملاحظه‌ای زندانی سیاسی در کشور ما وجود دارد. از جمله این زندانیان محمد علی عمویی (عضو هیئت سیاسی حزب تودۀ ایران تا هنگام دستگیری در سال ١٣۶٢) بیش از بیست‌و‌پنج سال از عمر خود را در زندان‌های شاه سپری کرده است و اکنون نیز یازده سال است که در شرایط شکنجه، آزار و اذیت در زندان‌های جمهوری اسلامی بسر می‌برد. تعدادی از زندانیان سیاسی در وضع بسیار بد با بیماری‌های گوناگون که حاصل سال‌ها شکنجه وحشتناک است، همچنان در زندان اسیر می‌باشند، که از جمله می‌توان به مریم فیروز، هفتاد ساله (عضو هیئت سیاسی حزب تودۀ ایران تا هنگام دستگیری در سال ١٣۶٢) و نوراالدین کیانوری (دبیر اول کمیته مرکزی حزب تودۀ ایران تا هنگام دستگیری در سال ١٣۶٢) اشاره کرد. این افراد علی‌رغم کهولت سن و بیماری بیش از پانزده سال است که در زندان بسر می‌برند و در دیدار با آقای گالیندوپل فرستاده ویژه سازمان ملل متحد، به روشنی از شکنجه‌های وحشیانه و غیرانسانی به منظور وادار کردن آنان به «اعتراف» در زندان‌های جمهوری اسلامی سخن گفته اند. نورالدین کیانوری نامه مفصلی پیرامون این رفتار در اختیار آقای گالیندوپل قرار داده است که تا این لحظه به دلایل نامعلومی انتشار نیافته است.

انتظار همه نیروهای آزادیخواه و طرفدار حقوق بشر این است که سازمان ملل متحد به وظیفه خود در زمینه دفاع از منشور جهانی حقوق بشر بدور از ملاحظات سیاسی و با قاطعیت عمل کند.

بی‌تفاوتی سازمان ملل متحد خصوصاً کمیسیون حقوق بشر آن نسبت به ادامه نقض جدی آزادی‌های و حقوق بشر در ایران بی‌شک می‌تواند مشوق مجریان اقدامات سرکوبگرانه و نقض هر چه بیشتر حقوق بشر در میهن ما باشد.

با تقدیم احترام
از طرف کمیته مرکزی حزب توده ایران
علی خاوری
٢٧ اردیهشت ١٣٧٣
(١٧مه ١٩٩۴)

***

نامه مردم

شمارۀ ۸۹۶، ۳۰ آذر ۱۳۸۷

درباره وحدت و دشواری های فعالیت و مبارزه حزب تودۀ ایران پس از یورش رژیم ولایت فقیه سند مصوب پلنوم (وسیع) کمیته مرکزی

 

«… در این زمینه باید با قاطعیت گفت که هیچکدام از برنامه‌ها و عملکردهای رژیم، چه در انتخاب انبوه توده‌ای‌هایی، که در جریان فاجعه ملی به جوخه‌های مرگ سپرده شدند، تا رهایی شمار معدودی از رهبران سابق حزب از زندان و سپس اجازه فعالیت سیاسی – انتشاراتی دادن به آن‌ها اتفاقی نبوده است. این آزادسازی‌ها همچنین به خاطر خوش شانسی در ”قرعه کشی“ مرگ رژیم، در جریان کشتار فاجعه ملی، و یا پادر میانی شخصیت‌های جنبش کمونیستی جهانی برای آزادی افراد خاصی نیز نبوده است. همه این روندها و وقایع را بدون تردید باید بخشی از برنامه‌های طولانی مدت رژیم برای حزب سازی، ”رهبرتراشی“ و دامن زدن به چند دستگی در صفوف حزب توده ایران ارزیابی کرد.»

***

نامه مردم

شمارۀ ٩١۵، ٧ اسفند ماه ١٣٩١

«سی سال از یورش وحشیانه رژیم ولایت فقیه برای نابودی حزب تودۀ ایران می‌گذرد!»

 

«در این زمینه باید با قاطعیت گفت که، در رابطه با اکثریت رهبران دستگیرشده حزب که در جریان ”فاجعه ملی“ به جوخه‌های مرگ سپرده شدند و یا جان به سلامت دربردند، هیچ‌یک از برنامه‌ها و عملکردهای رژیم اتفاقی نبوده است. این رویدادها به‌سببِ ”خوش شانسی در قرعه‌کشیِ مرگ“ رژیم، و یا پادرمیانیِ شخصیت‌های معروف جهانی، از جمله نلسون ماندلا، برای آزادی افرادی خاص – که ما دروغ بودن آن را با قاطعیت اعلام می‌کنیم – نبوده است. همه این روندها و واقعه‌ها را باید بی‌تردید بخشی از برنامه‌های درازمدت رژیم برای حزب‌سازی، ”رهبر تراشی“، و دامن زدن به چند دستگی در صف‌های حزب توده ایران ارزیابی کرد.» («سی سال از یورش وحشیانه رژیم ولایت فقیه برای نابودی حزب تودۀ ایران می‌گذرد!»)

پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/4d7vz4fc