تارنگاشت عدالت- دورۀ سوم

 

عیسی کلانتری در دولت‌های مختلف بیش از ۱۲ سال وزیر کشاورزی بود. او در سال پایانی دولت‌های میرحسین موسوی، در دولت‌های اول و دوم اکبر هاشمی رفسنجانی، و هم‌چنین در ۳ سال نخست دولت اول محمد خاتمی، وزیر کشاورزی جمهوری اسلامی ایران بود. او پس از ادغام دو وزارتخانه کشاورزی و جهاد سازندگی و از سال ۱۳۸۱ با تشکیل خانه کشاورز، به مثابه یک تشکل صنفی – سیاسی بزرگ زمینداران ایران، دبیرکل آن شد. عیسی کلانتری، در دولت‌های یازدهم و دوازدهم مشاور معاون اول رئیس‌جمهور در امور آب، کشاورزی و محیط زیست بود، و در دولت دوازدهم به سمت معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست دست یافت.

● «امروز صحبت از خودکفایی نادرست است. کشور کشاورزی نیستیم. یعنی برای توسعه اقتصادی نباید روی کشاورزی برنامه‌ریزی کنیم.» (سخنرانی در بنیاد امور ایرانیان، ۷ اردیبهشت ۱۳۹۴).

● «برای نوشتن برنامه ششم دوباره موضوع خودکفایی را به میان کشیدند که من برگشتم به آقای نوبخت گفتم تو را به دین و ایمانت بگو این «مزخرفات» را کنار بریزند.» (سخنرانی در بنیاد امور ایرانیان، ۷ اردیبهشت ۱۳۹۴).

● «این‌که صحبت از خودکفایی غلات و پروتئین حیوانی می‌شود، حرف‌های غیرمنطقی و غیرعلمی است. خودکفایی در کالاهای اساسی امکان‌پذیر نیست. هر کسی هم بگوید من ایکس کالا را خودکفا می‌کنم، دروغ می‌گوید.» ( خبرآنلاین، ۶ بهمن ۱۳۹۳).

● «باید به دنبال راه‌حلی جایگزین برای تامین نیازهای غذایی کشور بود. درحال حاضر گزینه پیش رو، تجارت آزاد محصولات کشاورزی است.» (دنیای اقتصاد، ۹ تیر ۱۳۹۳).

● خلاصه موضع‌گیری‌های طبقاتی او: «وقتی شعر کودکانه ما این است که گندم می‌کاریم همچین و همچون گل گندم، یا این‌که گندم رو کی می‌خوره، گندم رو موش می‌خوره و سایر ترانه‌هایی که تحت تاثیر سرودهای حزب توده و صمد بهرنگی در کانون پرورش فکری بوده، خب ما بیهوده داریم برای کودک گندم و سیاست خودکفایی کشاورزی را رمانتیزه می‌کنیم.»

***

سرمایه

۱۸بهمن ۱۳۸۶

عیسی كلانتری وزیر اسبق كشاورزی: یارانه نان،یارانه بی‌هدف
با حذف یارانه، نان گران می‌شود و مصرف کاهش می‌یابد، در نتیجه نیاز به گندم کم می‌شود و می‌توان چیز دیگری کاشت و سود سرشاری بدست آورد

 

عیسی كلانتری وزیر اسبق كشاورزی: هرچند، جمعیت واقعی زیرخط فقر كشور، هنوز، شناسایی نشده‌اند، اما شواهد حاكی از آن است كه حدود سی درصد ‌‌جمعیت كشور، با وجود ارزان بودن قیمت نان از سوءتغذیه رنج می‌برند. قانون برنامه چهارم، شناسایی جمعیت زیرخط فقر كشور را الزامی كرده است. از این رو، با شناسایی این جمعیت، می‌توان سازوكار ارایه نان با كوپن به این افراد را در دستور كار قرار داده و به باقیمانده جمعیت كه بالای خط فقر قرار دارند، نان را به قیمت عادلانه ارایه دهند. به كارگیری چنین سازوكاری البته در دیگر كشورها و ازجمله آمریكا، تجربه‌ای موفق را نشان می‌دهد… با حذف یارانه، نان گران می‌شود و مصرف کاهش می‌یابد، در نتیجه نیاز به گندم کم می‌شود و می‌توان چیز دیگری کاشت و سود سرشاری بدست آورد…

براساس خبرهای منتشر شده، در سه ماهه ابتدای سال جاری، بالغ بر ۱۲ تریلیون ریال یارانه آرد پرداخت شده است، با توجه به افزایش سنواتی قیمت گندم كه هر ساله، حدود ۱۵ درصد به آن افزوده می‌شود، با استمرار روند پرداخت یارانه آرد و نان، هرساله، مبالغ هنگفتی از بودجه كشور در این مسیر خطا تخصیص می‌یابد و این در حالی است كه اگر‌‌دولت با صرف حدود دویست میلیارد تومان و استخدام موقت نیروی فارغ‌التحصیل دانشگاهی، اقشار زیر خط فقر را به صورت دقیق در عرض یكسال شناسایی كرده و به جای پرداخت یارانه به كل جامعه، ‌تنها به این قشر محروم، یارانه نان و یا حتی نان مجانی ارایه كند. اگر حتی ۳۰ میلیون نفر واجد شرایط دریافت نان مجانی باشند و هر فرد، در سال، نیازمند مصرف ۱۵۰ كیلونان باشد در مجموع، در سال، ۴٫۵ میلیون تن یارانه نان پرداخت می‌شود و از پرداخت حدود ۱۵ میلیون تن یارانه به كل جامعه، جلوگیری می‌شود.

هرچند، پرداخت یارانه، لطمه‌ای به بخشی تولیدكننده كشاورزی وارد نمی‌كند، اما با عادلانه شدن قیمت نان، نیاز به كشت حداقل سه میلیون تن گندم نیز رفع می‌شود و به جای آن، كشاورزان، می‌توانند نزدیك به ۶۰۰ هزار هكتار از زمین‌های آبی خود را به كشت محصولات دیگر مانند علوفه، پنبه، دانه‌های روغنی و سایر محصولات كه كشور در زمینه آن‌ها احساس كمبود می‌كند اختصاص دهد و از این زاویه، سود سرشاری را نصیب كشاورزی كشور سازد.

پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/2p9ajjw9